معنی فدایی - فرهنگ فارسی معین
معنی فدایی
- فدایی
- کسی که جان خود را برای کسی یا هدفی بدهد
تصویر فدایی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فدایی
فدایی
- فدایی
- کسی که خود را سربهای دیگری کند فدوی قربانی، عاشق، داوطلب، دزد غارتگر
فرهنگ لغت هوشیار
فدایی
- فدایی
- ویژگی آنکه حاضر است جان خود را در راه کسی یا رسیدن به هدفی از دست بدهد، کنایه از بسیار ارادتمند و دوستدار، مخلص، کنایه از عیار
فرهنگ فارسی عمید