جدول جو
جدول جو

معنی فقم - جستجوی لغت در جدول جو

فقم
(ذَ)
سر بینی کسی گرفتن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، گائیدن زن را. (منتهی الارب) ، دشوار و سترگ گشتن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، خوردن چندانکه ناگوار گردد، پری و پر شدن. (منتهی الارب). پر شدن ظرف. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فقم
(فُ قُ)
دهان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). سقف دهان. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
فقم
(ذَب ب)
بیشی برآمدن دندان پیشین بالایین کسی چندان که بر زیرین ننشیند یا برعکس آن، فیریدن، تکبر نمودن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، خرامیدن. (منتهی الارب) ، کم شدن مال کسی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، افزون گردیدن مال کسی. (از منتهی الارب) ، دشوار شدن کار و سترگ گشتن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فقم
(فَ قِ)
مرد زیرک که بر خصم غالب آید. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فقم
(فُ / فَ)
زنخ یا یکی از دو جانب زنخ، نوک بینی سگ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فقم
بینی سگ، آرواره زنخ پر نااستوار لب پر
تصویری از فقم
تصویر فقم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بقم
تصویر بقم
درختی بلند با برگ هایی مانند برگ بادام، گل های ریز، میوۀ گرد و چوب سرخ رنگ که از آن در رنگرزی استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فهم
تصویر فهم
فهمیده، دانا، بافهم، آگاهانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فقر
تصویر فقر
تنگ دستی، تهیدستی، ناداری، درویشی، کمبود چیزی مثلاً فقر آهن در بدن، در تصوف از مراحل سلوک که عبارت است از نیازمندی به خدای تعالی و بی نیازی از خلق، احتیاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فقد
تصویر فقد
گم کردن، از دست دادن، فقدان، نبود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رقم
تصویر رقم
هر یک از علاماتی که برای نمایاندن اعداد به کار می رود مانند ارقام فارسی و عربی (۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۰) و ارقام لاتینی (۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۰)، عدد، خط، نوشته، نشان، پیکره، کتابت
رقم زدن: نوشتن، نقاشی کردن، کنایه از مقدّر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فوم
تصویر فوم
گندم، نخود و هر دانه ای که از آن نان می پزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سقم
تصویر سقم
مرض، بیماری، مقابل صحت، ناصحیح بودن، نادرستی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فخم
تصویر فخم
فهمیدن، درک کردن، دریافتن، پی بردن، فهم داشتن، حس کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فام
تصویر فام
رنگ، گون
وام، قرض، دین، پام، برای مثال به فعل نیک و به گفتار خوب، پشت عدو / چو عاقلان جهان زیر فام باید کرد (ناصرخسرو۱ - ۲۰۳)
پسوند متصل به واژه به معنای مانند مثلاً ازرق فام، زردفام، زنگارفام، سبزفام، سرخ فام، سیه فام، برای مثال فیروزه فام، برافروخت رخسارۀ لعل فام / یکی بانگ زد هر دو را پور سام (فردوسی۴ - ۲۹۵۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فهم
تصویر فهم
دریافتن، درک کردن، دانستن، علم، دانش، قوۀ ادراک چیزی، بن مضارع فهمیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرم
تصویر فرم
شکل، مدل، کاغذی حاوی پرسش هایی از فرد متقاضی استخدام، ثبت نام و مانند آن، لباسی یک شکل برای اعضای یک مجموعه، یونیفرم، مقابل محتوا، در علوم ادبی مجموعۀ ویژگی های ساختاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فحم
تصویر فحم
زغال، جسم سخت و سیاه رنگی که از سوختن بافت های گیاهی و حیوانی ایجاد می شود و حاوی مقدار زیادی کربن است، انگشت، زگال، آلاس، شگال، اشبو
فرهنگ فارسی عمید
(تَ خُ)
به سر بینی گرفتن کسی را. (منتهی الارب). گرفتن فقم یعنی چانه و یا سر بینی کسی را. (از ناظم الاطباء). چانه یعنی ریش کسی گرفتن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
مؤنث افقم. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ قَ)
مرد پیش برآمده دندان پیشین بالائین، یا بر خلاف آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). فقماء مؤنث آن است. (آنندراج). آنکه دندانهای زیرینش از دندانهای زورین برآمده. (المصادر زوزنی). کژدهن. (دستوراللغه) : یزید بن عبدالملک کان افقم. (صبح الاعشی).
لغت نامه دهخدا
(فُ قَ)
منسوب به فقیم که حیی است از کنانه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
نازایی سترونی جامه سرخ، گلیم سرخ بند خشکی (بند مفصل)، نازایندگی خاموش گردیدن، نازایی نازایی سترونی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقم
تصویر سقم
بیماری، بیمار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقم
تصویر رقم
خط، نوشته، عدد، نشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دقم
تصویر دقم
اندوه از بدهکاری شکسته دندان
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی شده بکم از گیاهان بگم چوبی سرخ که در رنگرزی به کار آید درختی از تیره پروانه واران، که ارتفاعش تا 12 متر میرسد. در ضخامت بافتهای این گیاه ماده رنگینی بنام هماتین یا هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساختن رنگهای بنفش ظبی سرخ خاکستری و سیاه استخراج میگردد و در رنگرزی پارچه های ابریشمی و پشمی بکار میرود زیرا در این نوع پارچه ها رنگش ثابت تر است و در پارچه های پنبه یی و کتانی دوام کمتری دارد. اصل این گیاه از مکزیک و هندوراس و جزایر آنتیل و کادلوپ و مارتینیک میباشد درخت بقم چوب بقم شجره الخشب البقم بقم اسود بکم، (رنگرزی) رنگ استخراج شده از درخت بقم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقماء
تصویر فقماء
گازو: زن (گازو کسی که دندان های پیشین او برآمدگی دارد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقمیات
تصویر فقمیات
تیره خوک آبی تیره گربه دریایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقمه
تصویر فقمه
لاتینی تازی گشته خوک آبی گربه دریایی چانه کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقر
تصویر فقر
نداری، تهیدستی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فقط
تصویر فقط
تنها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فقه
تصویر فقه
نیرنگ، دین شناسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فهم
تصویر فهم
دانایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرم
تصویر فرم
گونه، پیکر گونه
فرهنگ واژه فارسی سره