فقاهه. فقیه گردیدن. (منتهی الارب) (مصادر اللغۀ زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). دانستن علم دین و فقاهت اخص از فقه است، چه فقه مطلق دانش است. (یادداشت مؤلف) : به علم و فقاهت معتمدعلیه بود. (تاریخ قم) ، دانستن چیزی را و دریافتن. (منتهی الارب)
فقاهه. فقیه گردیدن. (منتهی الارب) (مصادر اللغۀ زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). دانستن علم دین و فقاهت اخص از فقه است، چه فقه مطلق دانش است. (یادداشت مؤلف) : به علم و فقاهت معتمدعلیه بود. (تاریخ قم) ، دانستن چیزی را و دریافتن. (منتهی الارب)
شأن. شوکت. شکوه مندی. زیبایی. (برهان). مأخوذ از فراهه عربی به معنی انبساط و شادمانی و شاد گردیدن. در فارسی ’فره’ و ’فر’ بدین معنی است. (از حاشیۀ برهان چ معین). و رجوع به فراهه شود
شأن. شوکت. شکوه مندی. زیبایی. (برهان). مأخوذ از فراهه عربی به معنی انبساط و شادمانی و شاد گردیدن. در فارسی ’فره’ و ’فر’ بدین معنی است. (از حاشیۀ برهان چ معین). و رجوع به فراهه شود