فردی از قوم قزاق، سرباز سواره نظام روسی (در عهد تزارها و اواخر قاجاریه)، سرباز ایرانی که تحت تعلیمات صاحبمنصبان روسی تربیت شده به لباس روسی ملبس بودند (اواخر قاجاریه)
فردی از قوم قزاق، سرباز سواره نظام روسی (در عهد تزارها و اواخر قاجاریه)، سرباز ایرانی که تحت تعلیمات صاحبمنصبان روسی تربیت شده به لباس روسی ملبس بودند (اواخر قاجاریه)
سکسکه: از صداع و ماشرا و از خناق وز زکام و از جذام و از فواق... یا فواق شیشه. در شیشه ریختن شراب با آواز یعنی در وقتی که شراب را در پیاله کنند از گلوی شیشه آواز لق لق و قلقل برآید
سکسکه: از صداع و ماشرا و از خناق وز زکام و از جذام و از فواق... یا فواق شیشه. در شیشه ریختن شراب با آواز یعنی در وقتی که شراب را در پیاله کنند از گلوی شیشه آواز لق لق و قلقل برآید
بلاده دژوند تبهکار ناراستکار، یارو مردی که در پیوند با زن شوهر دار است تبهکار گنهکار ناراست کردار، مردی که با زن شوهر دار دوستی و هم صحبتی کند، جمع فساق فسقه فاسقین
بلاده دژوند تبهکار ناراستکار، یارو مردی که در پیوند با زن شوهر دار است تبهکار گنهکار ناراست کردار، مردی که با زن شوهر دار دوستی و هم صحبتی کند، جمع فساق فسقه فاسقین