جدول جو
جدول جو

معنی فریغ - جستجوی لغت در جدول جو

فریغ
توشه دان بزرگ، فراخ گشاده
تصویری از فریغ
تصویر فریغ
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تفریغ
تصویر تفریغ
ریختن خون، فارغ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریغ
تصویر تفریغ
فارغ کردن، فارغ ساختن، خالی کردن ظرف
تفریغ حساب: واریز کردن حساب و فارغ شدن از آن
فرهنگ فارسی عمید
حسرت ویل: فویل للذین کفروا ویل ایشان را و نفرین و نفریغ ایشان را که کافر شدند... یا روز نفریغ. روز رستاخیز قیامت انذر هم یوم الحسره بیم نمای ایشان را از روز نفریغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریغ
تصویر تفریغ
((تَ))
خالی کردن ظرف از آنچه در آن است، پرداختن و فراغت از کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نفریغ
تصویر نفریغ
((نَ یا نِ))
حسرت، ویل
روز نفریغ: روز رستاخیز، قیامت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دریغ
تصویر دریغ
تاسف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بریغ
تصویر بریغ
خوشه انگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریغ
تصویر دریغ
افسوس و اندوه و دشوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرین
تصویر فرین
(دخترانه)
ستوده، یگانه، شکوه دین، با شکوه، شکوهمند، مخفف فروردین ماه اول بهار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فریر
تصویر فریر
(دخترانه)
گیاهی خوشبو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرید
تصویر فرید
(پسرانه)
بی همتا، یکتا، یگانه، بی نظیر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فروغ
تصویر فروغ
(دخترانه)
روشنائی، تابش، پرتو، شعله آتش، روشنی که از آتش خورشید و دیگر منابع نورانی می تابد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فریب
تصویر فریب
حیله، مکر، حقه، تزویر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فروغ
تصویر فروغ
نور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فریم
تصویر فریم
در زبان سینما و تصویربرداری، فریم (Frame) به بخش دیداری تصویر که توسط دوربین در یک لحظه خاص ضبط شده است، اشاره دارد. هر فیلم یا ویدیو از چندین فریم تشکیل شده است که هرکدام یک صحنه یا یک قسمت از صحنه را نمایش می دهند.
ویژگی های اصلی فریم عبارتند از:
۱. زمان مرحله ای : هر فریم در یک لحظه خاص ضبط شده و در یک زمان مشخص در فیلم یا ویدیو ظاهر می شود.
۲. فاصله کانونی : فاصله کانونی دوربین و زاویه دید که برای گرفتن فریم انتخاب می شود و نقطه تمرکز بر روی آن قرار دارد.
۳. محدوده دید (Field of View) : حجم فضایی که توسط دوربین در فریم ضبط می شود و از آن در تصویر مشخص می شود.
۴. محل قرار گیری شیء ها : جایگاه و موقعیت شیء ها و شخصیت ها در فریم که تأثیر زیادی بر ترکیب و تراکم تصویر دارد.
فریم ها در سینما و تصویربرداری به عنوان واحدهای اساسی برای ساخت و تدوین فیلم استفاده می شوند. ترکیب صحیح فریم ها و تنظیمات مختلف آن ها می تواند تأثیر زیادی بر احساسات و درک بیننده از داستان و شخصیت ها داشته باشد و برای ایجاد جلوه های خاص و نمایش اطلاعات بهتر از داستان و مکان های مختلف استفاده می شود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از آریغ
تصویر آریغ
کینه وعداوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رفیغ
تصویر رفیغ
خوش فراخزیست زندگی خوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فروغ
تصویر فروغ
روشنی، پرتو، کنایه از رونق، جذابیت، برای مثال ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما / آبروی خوبی از چاه زنخدان شما (حافظ - ۴۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریش
تصویر فریش
پریشان، پراکنده، تاخت و تاز، تاراج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سریغ
تصویر سریغ
سپریغ، خوشۀ انگور، خوشۀ بزرگ و پربار، خوشۀ انگور که هنوز دانه هایش نرسیده و درشت نشده، غوره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراغ
تصویر فراغ
اسب نیکو و گشاده رفتار، باد سرد تابستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراغ
تصویر فراغ
فراغت، آسایش، راحتی، آسودگی، فرصت، امکان
فراغ بال: کنایه از آرامش، آسایش، آسودگی خاطر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریش
تصویر فریش
هر نوع گستردنی مانند فرش، بستر و رختخواب، برای مثال که خوبانی که درخورد فریش اند / ز عالم در کدامین بقعه بیش اند؟ (نظامی۲ - ۲۴۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریز
تصویر فریز
گیاهی پایا و خودرو با برگ های باریک و بلند، شاخه های نازک و ریشه های درهم پیچیده و سخت که معمولاً در میان کشتزار، باغچه یا کنار جوی آب می روید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گریغ
تصویر گریغ
فرار، دور شدن ناگهانی و با سرعت زیاد از موضع خطر، دور شدن از دسترس و نظارت کسی برای مثال کس از داد یزدان نیابد گریغ / اگر خود بپرّد برآید به میغ (فردوسی - ۱/۲۰۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریش
تصویر فریش
هنگام تحسین و تشویق به کار می رود، زهی، خوشا، آفرین، فری، برای مثال فریش آن روی دیبارنگ چینی / که رشک آرد بر او گلبرگ تر بر (دقیقی - ۱۰۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریس
تصویر فریس
حلقه ای کوچک و چوبی که برای بستن بار در سر ریسمان می بندند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرید
تصویر فرید
یکتا، بی نظیر، بی مانند، گوهری که در میان گردنبند قرار دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آریغ
تصویر آریغ
دلسردی، کینه و عداوتی که از کسی در دل کس دیگر پیدا شود، نفرت، برای مثال آه از غم آن نگار بد مهر / کآریغ ز من به دل گرفته (خسروانی - شاعران بی دیوان - ۱۲۰ حاشیه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراغ
تصویر فراغ
آسوده شدن و راحت گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریب
تصویر فریب
عشوه و مکر و غافل شدن یا غافل کردن به خدعه، حیله، نیرنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فروغ
تصویر فروغ
شعاع و روشنی و تابش آفتاب و آتش و غیره و بمعنای فارغ شدن و فراغت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریه
تصویر فریه
نفرین
فرهنگ لغت هوشیار
جوکولکو خوارکی از جوکول گندم یا برنج نارس و مغز گردو و دارچین و شکر فراهم آرند، دانه کوبیده، بیزار از زن خود کنیک: مرد یا اکسید فریک. ترکیبی است از آهن سه ظرفیتی اکسیژن که در صورت اختلاط با مقداری خاک رس به نام گل اخرا برای رنگ کردن آهن به کار می رود
فرهنگ لغت هوشیار