جدول جو
جدول جو

معنی فرین

فرین(دخترانه)
ستوده، یگانه، شکوه دین، با شکوه، شکوهمند، مخفف فروردین ماه اول بهار
تصویری از فرین
تصویر فرین
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با فرین

فرین

فرین
تابۀ سفالین که در وی نان پزند. (منتهی الارب). رجوع به فُرن شود
لغت نامه دهخدا

آفرین

آفرین
تشویق، مرحبا، هنگام تحسین و تشویق به کار می رود، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نامجدید می سازد مانند ماه آفرین، آفرین دخت
آفرین
فرهنگ نامهای ایرانی