نام مادر فریدون است. (برهان). مادر فریدون فرخ بود که او را در بیشۀ مازندران پنهان کرده بود، چنانکه در تواریخ است. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) : فرانک بدش نام وفرخنده بود به مهر فریدون دل آگنده بود. فردوسی دختر دهقان برزین که زن بهرام گور بود. (ولف) : مهین دخت را نام ماه آفرید فرانک دگر بد، دگر شنبلید. فردوسی
نام مادر فریدون است. (برهان). مادر فریدون فرخ بود که او را در بیشۀ مازندران پنهان کرده بود، چنانکه در تواریخ است. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) : فرانک بدش نام وفرخنده بود به مهر فریدون دل آگنده بود. فردوسی دختر دهقان برزین که زن بهرام گور بود. (ولف) : مهین دخت را نام ماه آفرید فرانک دگر بد، دگر شنبلید. فردوسی
همان بازی طفلان که فرفره میگویند. (آنندراج). همان فرفره یعنی چوبکی که اطفال گردانند. (جهانگیری). چوبکی است پهن و مدور که پایین آن را تیز سازند و بلندی آن را آنقدر کنند که به دو انگشت گرفته توان گردانید. (برهان). رجوع به فرفر، فرفرک، فرفره و فرنگ شود
همان بازی طفلان که فرفره میگویند. (آنندراج). همان فرفره یعنی چوبکی که اطفال گردانند. (جهانگیری). چوبکی است پهن و مدور که پایین آن را تیز سازند و بلندی آن را آنقدر کنند که به دو انگشت گرفته توان گردانید. (برهان). رجوع به فرفر، فرفرک، فرفره و فرنگ شود
دهی است از دهستان فراهان بالا از بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری فرمهین، با 637 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است و از فرمهین اتومبیل میتوان برد. این ده یک تپه دارد که آثار ساختمانهای قدیمی در آن مشاهده شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از دهستان فراهان بالا از بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری فرمهین، با 637 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است و از فرمهین اتومبیل میتوان برد. این ده یک تپه دارد که آثار ساختمانهای قدیمی در آن مشاهده شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
از: فر (= فره) + مند که پساوند اتصاف است. این لغت مأخوذاز فرهنگ دساتیر است. (حاشیۀ برهان چ معین). در آثار قدما به تشدید ثانی به کار رفته است: به بهرام گفتند کای فرمند به شاهی تویی جان ما را پسند. فردوسی. خدیو زمانه کی فرمند گشاینده گیتی و ضحاک بند. اسدی
از: فر (= فره) + مند که پساوند اتصاف است. این لغت مأخوذاز فرهنگ دساتیر است. (حاشیۀ برهان چ معین). در آثار قدما به تشدید ثانی به کار رفته است: به بهرام گفتند کای فرمند به شاهی تویی جان ما را پسند. فردوسی. خدیو زمانه کی فرمند گشاینده گیتی و ضحاک بند. اسدی
به لهجۀ آمل و نور و کجور، نام جنس مادۀ درختی است که در سواحل بحر خزر میروید و رشدآن در زمین های شنی بیشتر است. درخت خرما که در تهران فراوان است پیوندی است از همان درخت با یک درخت ژاپونی. (از جنگل شناسی تألیف کریم ساعی ج 1 ص 192)
به لهجۀ آمل و نور و کجور، نام جنس مادۀ درختی است که در سواحل بحر خزر میروید و رشدآن در زمین های شنی بیشتر است. درخت خرما که در تهران فراوان است پیوندی است از همان درخت با یک درخت ژاپونی. (از جنگل شناسی تألیف کریم ساعی ج 1 ص 192)
گروهۀ ریسمان ریسیده شده را گویند که بر دوک پیچیده شده باشد. (برهان) : مشغول پنبه چرخ و ندانسته کآفتاب فرموک اخترانش بدزدد زدوکدان. اثیر اخسیکتی. سراپایت یکی گردد چو فرموک چو مردان ترک گیری پنبه و دوک. عطار. ، چوبی را نیز گویند به اندام مخروطی که طفلان ریسمانی را بر آن پیچند و از دست گذارند تا روی زمین به چرخ درآید. (برهان). فرفروک. فرفر. فرفره. بادفر. رجوع به این مدخل ها شود
گروهۀ ریسمان ریسیده شده را گویند که بر دوک پیچیده شده باشد. (برهان) : مشغول پنبه چرخ و ندانسته کآفتاب فرموک اخترانش بدزدد زدوکدان. اثیر اخسیکتی. سراپایت یکی گردد چو فرموک چو مردان ترک گیری پنبه و دوک. عطار. ، چوبی را نیز گویند به اندام مخروطی که طفلان ریسمانی را بر آن پیچند و از دست گذارند تا روی زمین به چرخ درآید. (برهان). فرفروک. فرفر. فرفره. بادفر. رجوع به این مدخل ها شود
نباتی است که بر اشجار پیچد و عشقه نامند و گفته اند نوعی از لبلاب است و گفته اند اسم نباتی است که به هندی آکاس یبل نامند. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به فرغند و فرغنده شود
نباتی است که بر اشجار پیچد و عشقه نامند و گفته اند نوعی از لبلاب است و گفته اند اسم نباتی است که به هندی آکاس یبل نامند. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به فرغند و فرغنده شود
نام سکه ای است از ملک فرانسه. (آنندراج از مسافرت نامۀ شاه ایران). واحد پول در فرانسه، بلژیک و سویس. (از فرهنگ آکسفورد). مأخوذ از نام فرانکوروم رکس پادشاه فرانسویان است که برای نخستین بار سکه زد. (از فرهنگ زبان امریکایی وبستر)
نام سکه ای است از ملک فرانسه. (آنندراج از مسافرت نامۀ شاه ایران). واحد پول در فرانسه، بلژیک و سویس. (از فرهنگ آکسفورد). مأخوذ از نام فرانکوروم رکس پادشاه فرانسویان است که برای نخستین بار سکه زد. (از فرهنگ زبان امریکایی وبستر)
یک فرد قبیلۀفرانکها که اصلاً از قبایل ژرمن بودند و امپراطوری فرانکی را به وجود آوردند و در حدود قرن نهم میلادی بر سراسر فرانسه، آلمان و ایتالیای امروز فرمانروایی داشتند. (از فرهنگ وبستر) ، در یونان و کشورهای اسلامی این واژه به مردم اروپای غربی اطلاق میشود. (از فرهنگ زبان امریکایی وبستر). در زبان فارسی و متون متأخر آن ’فرانک’به صورت ’فرنگ’ و ’فرنگستان’ عنوان ممالک اروپای غربی است نه عنوان مردم آن. مردم اروپا را ایرانیان فرنگی میگویند. رجوع به فرنگ، فرنگستان و فرنگی شود
یک فرد قبیلۀفرانکها که اصلاً از قبایل ژرمن بودند و امپراطوری فرانکی را به وجود آوردند و در حدود قرن نهم میلادی بر سراسر فرانسه، آلمان و ایتالیای امروز فرمانروایی داشتند. (از فرهنگ وبستر) ، در یونان و کشورهای اسلامی این واژه به مردم اروپای غربی اطلاق میشود. (از فرهنگ زبان امریکایی وبستر). در زبان فارسی و متون متأخر آن ’فرانک’به صورت ’فرنگ’ و ’فرنگستان’ عنوان ممالک اروپای غربی است نه عنوان مردم آن. مردم اروپا را ایرانیان فرنگی میگویند. رجوع به فرنگ، فرنگستان و فرنگی شود
حمید بن فروه بن فرمنک وراق، مکنی به ابومحمد. از مردم بخارا و وراق ابوحذیفه اسحاق بن بشر بود. از ابن مبارک و ابن عینهروایت دارد و فرزندش ابوعبدالله محمد و جز او را از وی روایت است. (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 208)
حمید بن فروه بن فرمنک وراق، مکنی به ابومحمد. از مردم بخارا و وراق ابوحذیفه اسحاق بن بشر بود. از ابن مبارک و ابن عینهروایت دارد و فرزندش ابوعبدالله محمد و جز او را از وی روایت است. (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 208)