معنی فرمن
فرمن
((فَ مَ))
تیری است افقی در کمرکش دکل بیرق های بلند
تصویر فرمن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فرمن
فرمن
فرمن
دستور فرمان
فرهنگ گویش مازندرانی
خرمن
خرمن
توده غله درو شده، توده و مقدار انبوه از هر چیز
فرهنگ نامهای ایرانی
ارمن
ارمن
ارمنستان، ارمنیه، ولایتی است از کوهستان آذربایجان
فرهنگ لغت هوشیار
فرین
فرین
ستوده، یگانه، شکوه دین، با شکوه، شکوهمند، مخفف فروردین ماه اول بهار
فرهنگ نامهای ایرانی
فریمن
فریمن
زیبا اندیش، خوش فکر
فرهنگ نامهای ایرانی
فرمین
فرمین
فرمان
فرهنگ نامهای ایرانی
فرمند
فرمند
فر + مند دارای شکوه و وقار
فرهنگ نامهای ایرانی
فرمد
فرمد
نام روستایی در نزدیکی طوس
فرهنگ نامهای ایرانی
فرمان
فرمان
دستور، حکم، حکم، امر، دستور
فرهنگ نامهای ایرانی