جدول جو
جدول جو

معنی فدان - جستجوی لغت در جدول جو

فدان
مزرعه، جای کشت و زرع، کشتزار
تصویری از فدان
تصویر فدان
فرهنگ فارسی عمید
فدان
جفت گاو اندازه ای است، خیش چوبی که بر گردن گاو نهند مزرعه، مقیاس سطح و آن معادل 400 قصبه مربع است
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خفدان
تصویر خفدان
قسمی جامه کژ آگند که بهنگام جنگ میپوشیدند کژ آگند قز آکند
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته غله دان غلک کیسه چرمین، نیام سرمه دان غلاف سرمه دان، کیسه چرمین که در آن عطریات و جز آن نهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خفدان
تصویر خفدان
((خَ))
زره یا لباس جنگی، خفتان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قفدان
تصویر قفدان
((قَ))
غلاف سرمه دان، کیسه چرمین که در آن عطریات و جز آن نهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فقدان
تصویر فقدان
نبود
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دفان
تصویر دفان
چاه انباشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آدان
تصویر آدان
(پسرانه)
مفید سودمند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فغان
تصویر فغان
(دخترانه)
افغان شیون، فریاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فردان
تصویر فردان
(پسرانه)
یکتا، یگانه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فداک
تصویر فداک
(پسرانه)
نام روستایی در حجاز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بدان
تصویر بدان
به آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدان
تصویر خدان
جمع خد، دیم ها رخساره ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سدان
تصویر سدان
پرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فغان
تصویر فغان
آه، ناله، بانگ، فریاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فقدان
تصویر فقدان
گم کردن، از دست دادن، گم شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فسان
تصویر فسان
سوهان، سنگی که برای تیز کردن کارد یا شمشیر و مانند آن به کار می رود، فسن، سان، سان ساو، سنگ ساو، سامیز، مسنّ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضدان
تصویر ضدان
دو همستار آخشیجان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عدان
تصویر عدان
دریا کنار، رود کنار، هفت سال از زمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غدان
تصویر غدان
چوب رختی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فادن
تصویر فادن
شاغول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فدام
تصویر فدام
سر پوش آبتابه، جمع فدم، گنگلاجان در پوش، پوز بند دهان بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فداد
تصویر فداد
شباویز (مرغ حق) از پرندگان بلند آواز مرد، سنگین گام
فرهنگ لغت هوشیار
شهر آشوب، دزد، دیو، زرگر سخت فتنه جو فتنه انگیز، آنکه به جمال خویش مردم را مفتون سازد سخت زیبا و دلفریب آشوبگر
فرهنگ لغت هوشیار
سر بها دادن، رستن، رهاندن، کریان باز خریدن خویش یا دیگری، گیریان آنچه بندی برای رهایی خود پردازد سر بها گنجا ستبرا، انبار کنور دادن پولی یا چیزی برای نجات خویشتن یا دیگری، آنچه که اسیران برای نجات خود دهند سربها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فران
تصویر فران
از ریشه فرانسوی در تازی تنور دار نانوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فنان
تصویر فنان
پر فند، گور خر
فرهنگ لغت هوشیار
سریانی تازی گشته از فلن و همان بهمان بیستار شخص غیر معلوم بهمان: گفت فلان را با فلان چه نسبت ک توضیح فارسیان به فتح استعمال می کنند و خطاست. شخص غیر معلوم، بهمان، اشاره به شخص غیر معلوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقدان
تصویر فقدان
از دست دادن، نبودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فغان
تصویر فغان
کلمه تاسف یعنی آه، ای فریاد، دردا، امان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فشان
تصویر فشان
ریزنده و ریزان، آتش فشان، جان فشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فسان
تصویر فسان
افسانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدان
تصویر قدان
سبزه خور سوسک برگخور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدان
تصویر مدان
شاهسپرم چینی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار