- فخمیده
- ویژگی پنبه ای که از پنبه دانه جدا شده است
معنی فخمیده - جستجوی لغت در جدول جو
- فخمیده
- پنبه ای که دانه را ازآن جدا کرده باشند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دانا، بافهم، آگاهانه
آنکه پنبه را از دانه جدا کند
جدا کردن پنبه از پنبه دانه، پنبه زدن، برای مثال جوان بودم و پنبه فخمیدمی / چو فخمیدمی دانه برچیدمی (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۲۰)
دانه را از پنبه جدا کردن فلخودن حلج
آنکه پنبه را بزند و پنبه دانه را از آن بیرون آورد
پنبه ای که پنبه دانه آن را جدا کرده و برآورده باشند
دریافته دریافت شده درک شده، دانا عالم: آدم فهمیده ایست، با خبر مطلع
پنبۀ زده شده
Knowing, Understanding
sábio, compreensivo
знающий , понимающий
wissend, verständnisvoll
wiedzący, rozumiejący
знаючий , розуміючий
sabio, comprensivo
savant, compréhensif
sapiente, comprensivo
wetend, begripvol
जानकार , समझदार
mengetahui, pengertian
عارفٌ , فاهمٌ
아는 , 이해심 있는
יודע , מבין
知晓的 , 理解力强的
知識豊富な , 理解力のある
bilen, anlayışlı
mjuzi, mwenye kuelewa
รู้แจ้ง , เข้าใจ
জ্ঞানী , বোঝাপড়া
جاننے والا , سمجھدار