خمیری که از آهک و خاکستر درست می کردند و در ساختمان ها خصوصاً در حوض ها، آب انبارها و گرمابه ها برای بند کشی به کار می رفته، ساروج، ساخن، صاروج، صهروج
خمیری که از آهک و خاکستر درست می کردند و در ساختمان ها خصوصاً در حوض ها، آب انبارها و گرمابه ها برای بند کشی به کار می رفته، ساروج، ساخِن، صاروج، صَهروج
دهی از دهستان خفرک بخش زرقان شهرستان شیراز که در 56 هزارگزی شمال خاوری زرقان و کنار راه فرعی سیدان به محمودآباد خفرک واقع است، جلگه ای معتدل، مالاریایی و دارای 1720 تن سکنه است، آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود، محصول عمده اش غلات و میوه، و شغل اهالی زراعت و باغبانی است، دارای یک دبستان است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)، و رجوع به فارسنامۀ ابن بلخی چ تهران ص 125 شود
دهی از دهستان خفرک بخش زرقان شهرستان شیراز که در 56 هزارگزی شمال خاوری زرقان و کنار راه فرعی سیدان به محمودآباد خفرک واقع است، جلگه ای معتدل، مالاریایی و دارای 1720 تن سکنه است، آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود، محصول عمده اش غلات و میوه، و شغل اهالی زراعت و باغبانی است، دارای یک دبستان است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)، و رجوع به فارسنامۀ ابن بلخی چ تهران ص 125 شود
قصبۀ مرکز دهستان فاروج بخش حومه شهرستان قوچان که در 26 هزارگزی شمال باختری قوچان و کنار راه شوسۀ قدیمی قوچان به شیروان واقع است، جلگه ای معتدل و دارای 2726 تن سکنه است، آب آنجا از قنات تأمین میشود، محصول عمده اش غلات، انگور، بنشن و شغل اهالی زراعت و کسب و قالیچه بافی است، راه اتومبیل رو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
قصبۀ مرکز دهستان فاروج بخش حومه شهرستان قوچان که در 26 هزارگزی شمال باختری قوچان و کنار راه شوسۀ قدیمی قوچان به شیروان واقع است، جلگه ای معتدل و دارای 2726 تن سکنه است، آب آنجا از قنات تأمین میشود، محصول عمده اش غلات، انگور، بنشن و شغل اهالی زراعت و کسب و قالیچه بافی است، راه اتومبیل رو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
مرد نیک ترسناک، (منتهی الارب)، کسی که امور را از یکدیگر فرق میگذارد و تمییز میدهد، (اقرب الموارد)، آن که جدا کند دو چیز را، آن که فرق گذارد حق را از باطل، (یادداشت بخط مؤلف) : فاروق حق و باطل ملک زمین تویی احسنت شادباش زهی حقگزار ملک، انوری، - تریاق فاروق، بهترین تریاکها و نیکوترین مرکبات بدان جهت که جدا گرداند بیماری و تندرستی را، (منتهی الارب)، و مطلقاً بمعنی تریاق به کار رفته است، مسیح کاشی گوید: خورده فاروق فقر پنبۀ من زآنم از آسمان گزندی نیست، (از آنندراج)، تریاق افاعی، تریاق مثرودیطس
مرد نیک ترسناک، (منتهی الارب)، کسی که امور را از یکدیگر فرق میگذارد و تمییز میدهد، (اقرب الموارد)، آن که جدا کند دو چیز را، آن که فرق گذارد حق را از باطل، (یادداشت بخط مؤلف) : فاروق حق و باطل ملک زمین تویی احسنت شادباش زهی حقگزار ملک، انوری، - تریاق فاروق، بهترین تریاکها و نیکوترین مرکبات بدان جهت که جدا گرداند بیماری و تندرستی را، (منتهی الارب)، و مطلقاً بمعنی تریاق به کار رفته است، مسیح کاشی گوید: خورده فاروق فقر پنبۀ من زآنم از آسمان گزندی نیست، (از آنندراج)، تریاق افاعی، تریاق مثرودیطس
لقب عمر بن خطاب است (در عرف اهل سنت و جماعت) : در میان حق و باطل فرق کن باش چون فاروق مر حق را معین، خاقانی، صدّیق به صدق پیشوا بود فاروق ز فرق هم جدا بود، نظامی، رجوع به عمر شود
لقب عمر بن خطاب است (در عرف اهل سنت و جماعت) : در میان حق و باطل فرق کن باش چون فاروق مر حق را معین، خاقانی، صِدّیق به صدق پیشوا بود فاروق ز فرق هم جدا بود، نظامی، رجوع به عُمَر شود