- فاجه
- بیرون شدن بخارات از راه دهن دهان دره
معنی فاجه - جستجوی لغت در جدول جو
- فاجه ((ج))
- فاژ، فاژه، خمیازه، دهان دره
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دشامد
گیشه
دریچه، روزنه بزرگ، بادگیر روزن، پیش در، گیشه
حاکم هند پادشاه هندوستان. رای سنسکریت فرمانروا
از ریشه پارسی یک ساگ یک درخت ساگ، پلمه کهبد (لوح صراف)
خرمهره
زیرک، راهوار مثلاً مرکب فاره
گناهکار، تباه کار، نابکار، زناکار
کلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، بغاز، پانه، فهانه، تنبه، مدنگ، بسکله، فردر، کلند، فروند، فلجم، کلیدان، برای مثال تو را خانه دین است و دانش درون شو / بدان خانه شو سخت کن در به فانه (ناصرخسرو - ۴۲)
گوه، تکۀ چوب یا آهن که هنگام ترکاندن و شکافتن چوب یا تخته لای آن می گذارند، گاز، پانه، پهانه، فهانه، بغاز، پغاز، براز
گوه، تکۀ چوب یا آهن که هنگام ترکاندن و شکافتن چوب یا تخته لای آن می گذارند، گاز، پانه، پهانه، فهانه، بغاز، پغاز، براز
فرصت پیش آمده بین دو زمان تعیین شده برای انجام کارهای معیّن، مهلت
گشادگی، شکاف میان دو چیز، رخنه، شکاف، فرج
گشادگی، شکاف میان دو چیز، رخنه، شکاف، فرج
عنوان احترام آمیز هر یک از حاکمان، فرمانروایان، امرا و سرکردگان هند
سخت، مقابل آسان، دشوار، مشکل، مقابل نرم و سست، سفت، محکم و استوار، بخیل، خسیس، بسیار
گیشه، جایگاه مخصوص فروش بلیت یا گرفتن و دادن پول در سینما، بانک و مانند آن ها، دریچه، روزنه
مصیبت بزرگ، سختی و بلا و اندوه، کنایه از امر بسیار ناخوشایند
شکوفه حنا، ریشه نیلوفر هندی، کبابه شکافته
منگیاگر (منگ منگیا قمار)
سختی و اندوه، بلا و مصیبت
زاغ دشتی، درد ناک، رنج دیده
بد کار، جهمرز زن مونث فاجر
زناکار، تبهکار، دروغگو
لنگن، بیابان کوچک، شانه کوچک نیازمندی، فقر تنگدستی
چادر دو ستونه سایبان دو پایه خیمه چادر
یک موش، مشکدان واحد فار یک موش، جمع فارات
میوه خام فجاجت در فارسی: خامی ناپختگی
چوبکی که در درودگران در میان چوبهای بزرگ نهند، چوبی که در پس دروازه برای بستن در استوار کنند، چوبی که یک سر آن را بر دیوار شکسته استوار کنند و سر دیگر را بر زمین محکم سازند تا مانع افتادن دیوار شود شمع
شوخ لوده، میوه دار، فراخزی خداوند میوه میوه فروش، مردم خوش طبع
ریگتوده، گروه، در غاله
ناگاه گرفتن کسی را، ناگاه در آمدن بر کسی. یا موت (مرگ) فجاه. مرگ ناگهانی. ناگهان: فجاه در گذشت
رخنه و شکاف
اسپانیایی تازی گشته سرخس از گیاهان
زنخ. ذقن ب چانه
ماده غوک
دریچه، روزنه بزرگ، گیشه، جایگاه مخصوص فروش بلیط، و یا دادن پول در بانک و پاکت های سفارشی در پست خانه و غیره