- فاتحت
- مونث فاتح، آغاز هر چیز اول مقابل خاتمه، جمع فواتح. یا فاتحه فکرت. آغاز اندیشه، ابتدای سخن. یا آغاز و خاتمه. آغاز و انجام. یا فاتحه نخواندن برای کسی. اهمیتی بدو ندادن، توضیح منشا این مثل الف لیله و لیله است
معنی فاتحت - جستجوی لغت در جدول جو
- فاتحت ((تِ حَ))
- فاتحه، آغاز کار، اول چیزی، دعای خیر برای مرده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اولین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۷ آیه، حمد، فاتحه الکتاب، ام الکتاب، وافیه، شکر، سبع المثانی، قرائت سورۀ فاتحه برای آمرزش روح درگذشته، فاتحه خواندن، آغاز، اول
فاتحه خواندن: قرائت سورۀ فاتحه برای آمرزش روح درگذشته
فاتحه خواندن: قرائت سورۀ فاتحه برای آمرزش روح درگذشته
اول چیزی را گویند و نام نخستین سوره از قرآن کریم می باشد
آنچه در زیر باشد مقابل مافوق
((تِ حِ یا حَ))
فرهنگ فارسی معین
مؤنث فاتح، آغاز کار، اول چیزی، دعای خیر برای مرده، فاتحت
فاتحه چیزی را خواندن: دیگر امید بازیافتن چیزی را نداشتن، مصرف کردن و به اتمام رساندن
فاتحه نخواندن: برای کسی یا چیزی اهمیت نداشتن
فاتحه چیزی را خواندن: دیگر امید بازیافتن چیزی را نداشتن، مصرف کردن و به اتمام رساندن
فاتحه نخواندن: برای کسی یا چیزی اهمیت نداشتن
مقعد، پایین، زیر
پیروزمند
گشاینده کشورها در جنگ، همراه با پیروز
فاتح شدن: پیروز شدن، غلبه کردن بر دشمن
فاتح شدن: پیروز شدن، غلبه کردن بر دشمن
ون ونیتک وانیتار پیروز پیر وچگر پاتیاوند کشور گشا گشاینده گشاینده و گیرنده شهرها پیروز ظفریاب
Victor
vencedor
победитель
Sieger
zwycięzca
переможець
vencedor
vainqueur
vincitore
overwinnaar
विजेता
pemenang
فاتحٌ
מְנַצֵּחַ
mshindi
ผู้ชนะ
বিজয়ী