جدول جو
جدول جو

معنی غنایی - جستجوی لغت در جدول جو

غنایی
((غِ))
منسوب به غنا، شعری که بیانگر عواطف و احساسات باشد
تصویری از غنایی
تصویر غنایی
فرهنگ فارسی معین
غنایی
شاخصۀ اثری ادبی که بیان کنندۀ احساسات و عواطف انسان باشد مثلاً شعر غنایی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بنایی
تصویر بنایی
گلکاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حنایی
تصویر حنایی
برناکی از رنگ ها، یرنابسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثنایی
تصویر ثنایی
ویژگی کلمۀ دوحرفی، دارای دو حرف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غذایی
تصویر غذایی
مربوط به غذا مثلاً برنامۀ غذایی، مناسب برای تغذیه، خوراکی مثلاً مواد غذایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
مربوط به جنایت، رسیدگی کننده به جنایت مثلاً پلیس جنایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غذایی
تصویر غذایی
خوارشی خوارشیک منسوب به غذا خوراکی مواد غذا یی
فرهنگ لغت هوشیار
غنایی در فارسی سوز واره، آهنگین منسوب به غنا. یا شعر غنائی. شعریست که حاکی از عواطف و احساسات باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غنایم
تصویر غنایم
جمع غنیمت مالهایی که بی دست رنج نصیب گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تفشه ای گواژیک منسوب به کنایه (کنایت) : تعبیرات کنایی. کنندگی، فاعلیت: جان مردمی گوهر یست که او را نیز دو قوتست: یکی قوت مرکنایی را و یکی قوت اندر یافت را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غنایم
تصویر غنایم
((غَ یِ))
جمع غنیمت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غنایم
تصویر غنایم
غنیمت ها، چیزهایی که در جنگ به زور از دشمن گرفته شود، چیزهایی که بی رنج و زحمت به دست آید، جمع واژۀ غنیمت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنایی
تصویر جنایی
Criminal, Felonious, Criminally, Feloniously, Forensic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غذایی
تصویر غذایی
Nutritional
دیکشنری فارسی به انگلیسی
преступный , криминально , преступный , преступно , судебно-медицинский
دیکشنری فارسی به روسی
питательный
دیکشنری فارسی به روسی
kriminell, verbrecherisch, forensisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
кримінальний , кримінально , злочинний , злочинно , судово-медичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
kryminalny, kryminalnie, przestępczy, przestępczo, sądowo-medyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
犯罪的 , 犯罪地 , 犯罪地 , 法医的
دیکشنری فارسی به چینی
criminoso, criminalmente, de maneira criminosa, forense
دیکشنری فارسی به پرتغالی
criminale, criminalmente, in modo criminoso, forense
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
criminal, criminalmente, de manera criminal, forense
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
criminel, criminellement, de manière criminelle, médico-légal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
crimineel, misdadig, forensisch
دیکشنری فارسی به هلندی