غلطگیری (غَ لَ) نقد. انتقاد کردن از نوشته یا گفتۀ کسی، تصحیح. تصحیح نوشته و گفتۀ کسی. کار غلطگیر ادامه... نقد. انتقاد کردن از نوشته یا گفتۀ کسی، تصحیح. تصحیح نوشته و گفتۀ کسی. کار غلطگیر لغت نامه دهخدا
غلطگیری اصلاح، تصحیح، خطایابی، خطاگیری، درست نویسی، غلطزدایی، غلطیابی ادامه... اصلاح، تصحیح، خطایابی، خطاگیری، درست نویسی، غلطزدایی، غلطیابی فرهنگ واژه مترادف متضاد