جدول جو
جدول جو

معنی غرنب - جستجوی لغت در جدول جو

غرنب
غرنبیدن، آواز مهیب و ترسناک
تصویری از غرنب
تصویر غرنب
فرهنگ فارسی عمید
غرنب
آواز افتادن چیزی سنگین در آب، آواز تصادم سنگ یا چیزی سنگین با جسمی، آواز انفجار گلوله
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غرنبش
تصویر غرنبش
صدای مهیب، بانگ هولناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرنبه
تصویر غرنبه
بانگ و فریاد، خروش، سخن درشت
فرهنگ فارسی عمید
غرنبیدن غرنبش، بانگ و فریاد، بانگ و خروش بتشنیع چنانکه بهری بیرون و بهری اندورن گلو بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرنبش
تصویر غرنبش
غرنبیدن، آواز مهیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرنبه
تصویر غرنبه
((غُ رُ بِ))
غرنبیدن، بانگ و فریاد، خروش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غرنبش
تصویر غرنبش
((غُ رُ بِ))
غرنبیدن، آواز مهیب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غریب
تصویر غریب
بیگانه، نا آشنا، دور، ناشناخته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از غروب
تصویر غروب
ایوار، فروشد، شامگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارنب
تصویر ارنب
خرگوش
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته زرنب سرخدار سرو ترکستانی سرخدار سرو ترکستانی رجل الجراد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرنب
تصویر شرنب
شبرم گاوکشک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرنب
تصویر کرنب
کلم، کلم سنگ، کلم قمری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرنب
تصویر زرنب
گیاهی با برگ های درشت مایل به زرد، گل های زرد و ساقه هایش مجوف که در گذشته مصرف دارویی داشته، سرو ترکستانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرمب
تصویر غرمب
غرنب، غرنبیدن، آواز مهیب و ترسناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غریب
تصویر غریب
دورافتاده از وطن، ویژگی مکانی که محل زندگی شخص نیست و برای او نا آشناست، کنایه از موجب شگفتی، عجیب، در علوم ادبی در علم عروض از بحور شعر بر وزن «فاعلاتن فاعلاتن مستفعلن»، جدید، کنایه از خوب
غریب آمدن: شگفت انگیز و عجیب به نظر رسیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غروب
تصویر غروب
زمان قرار گرفتن خورشید در افق، پایان روز، فرو رفتن و ناپدید شدن آفتاب یا ستاره، پایان یافتن چیزی یا امری مثلاً غروب جوانی، غروب دولت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرند
تصویر غرند
دختر غیر باکره که به عنوان باکره شوهر دهند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ارنب
تصویر ارنب
از صورت های فلکی نیمکرۀ جنوبی، شامل ۱۲ ستاره، در علم زیست شناسی خرگوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طرنب
تصویر طرنب
طاق، طاق و ترنب، کنایه از کرّ و فر و خودنمایی، فر و شکوه، طمطراق، طاق و طرم، طاق و طارم، طاق و ترنب، طاق و طرنب، طاق و طرنبین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرنگ
تصویر غرنگ
صدای گریه و ناله، برای مثال مرا گریستن اندر غم تو آیین گشت / چنان که هیچ نیاسایم از غریو و غرنگ (فرخی - ۴۵۳)، نوحه، صدایی که هنگام گریستن در گلو می پیچد، برای مثال به خروش اندرش گرفته غریو / به گلو اندرش بمانده غرنگ (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۳۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طرنب
تصویر طرنب
پارسی است ترنب فیس خود نمایی خود نمایی طاق و طرنب
فرهنگ لغت هوشیار
زاغ کراکر، تیزی، اندازه و مرز، تگرگ یخچه برف، پس سر، آغاز هر چیز، لبه، گونه ای کشتی کشتی نیش کلاغی راغ، جمع غربان غرابین، کلاغ. یا غراب زمین. شب تاریک. یاغرای سیاه (سیه)، شب، نوعی از کشتی مادی قدیم که به شکل غراب ساخته می شده، جسم کلی از جهت بودن او در غایت بعد از عالم قدس، از خود راضی مغرور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غریب
تصویر غریب
هر چیز نادر و عجیب، غیر مانوس، دور شونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غروب
تصویر غروب
فرو رفتن و جز آن، فرو رفتن ماه و آفتاب
فرهنگ لغت هوشیار
صدای خرخری که به سبب گریه یا فشردن گلو در حلق پدید آید، نوایی است از موسیقی. یا غرنگ و غریو. آه و ناله و فریاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرند
تصویر غرند
زنی که به عنوان دوشیزه به شوهر دهند و دوشیزه نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرنا
تصویر غرنا
خروپف خرناسه
فرهنگ لغت هوشیار
آواز افتادن چیزی سنگین در آب، آواز تصادم سنگ یا چیزی سنگین با جسمی، آواز انفجار گلوله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرنب
تصویر فرنب
موش زمخواب از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرنب
تصویر کرنب
کلم قمری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یرنب
تصویر یرنب
موش دم کوتاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارنب
تصویر ارنب
((اَ نَ))
خرگوش، یکی از صورت های فلکی جنوبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طرنب
تصویر طرنب
((طُ رُ))
خودنمایی
فرهنگ فارسی معین