جدول جو
جدول جو

معنی غاضب - جستجوی لغت در جدول جو

غاضب
(ضِ)
نعت فاعلی از غضب. خشمناک. (منتهی الارب). خشمگین. خشم کننده. خشم آلوده
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غالب
تصویر غالب
(پسرانه)
چیره، نام شاعری در قرن سیزدهم، غالب دهلوی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از غارب
تصویر غارب
مقابل طالع، غروب کننده، دور شونده، در علم زیست شناسی شانه، دوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غاصب
تصویر غاصب
غصب کننده، کسی که مال دیگری را بر خلاف میل و رضای او تصرف کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غایب
تصویر غایب
مقابل حاضر، کسی که حاضر نیست و در جای دیگر است، ناپیدا، ناپدید، دور از نظر،
در دستور زبان علوم ادبی شخص سوم
غایب شدن: ناپدید شدن، ناپیدا گشتن، پنهان شدن
غایب کردن: گم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غالب
تصویر غالب
غلبه کننده، چیره شونده، چیره، پیروز، افزون، بسیار، فراوان، قسمت بیشتر چیزی
غالب آمدن: غلبه کردن، چیره شدن، پیروز شدن، غالب شدن
غالب اوقات: بیشتر اوقات
غالب شدن: غلبه کردن، چیره شدن، پیروز شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قاضب
تصویر قاضب
تیغ بران، شمشیر تیز و برّان، صارم، شمشیر آبدار، جوهردار، حسام، جراز، شربت الماس، صمصام، غفج
فرهنگ فارسی عمید
(مُ ضِ)
با هم خشم کننده و بر یکدیگر غضب نماینده. (ناظم الاطباء). نعت از مغاصبه. و منه قوله تعالی: و ذاالنون اذ ذهب مغاضباً، ای مراغماً لقومه. (منتهی الارب). و رجوع به مغاضبه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غایب
تصویر غایب
از غیب و غیبت و غیاب، ناپیدا، نهان، ناپدید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناضب
تصویر ناضب
آبگیر خشک، جای دور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاضب
تصویر قاضب
شمشیر برنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غضاب
تصویر غضاب
غضاب خاشاک چشم، چیچک آبله، ستبر پوست مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاضب
تصویر هاضب
بارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غائب
تصویر غائب
ناپدید، پنهان، نا پیدا
فرهنگ لغت هوشیار
دوش شتر میان کوهان و گردن، فرو رونده، سستکار تنبل، بالا بالای هر چیز غروب کننده (ستاره) مقابل طالع، کوهان شتر و گردن شتر، جمع غوارب، یکی از اوتاد اربعه منجمان برجی که از مغرب طالع شود مقابل طالع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غاصب
تصویر غاصب
غصب کننده، ستاننده، به ستم گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غاضی
تصویر غاضی
تاریکی، روشنی از واژگان دو پهلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غالب
تصویر غالب
غلبه کننده، پیروز، زبر دست، توانا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاضب
تصویر خاضب
خضاب کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راضب
تصویر راضب
رگبار، کنار از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غایب
تصویر غایب
((یِ))
کسی که حضور نداشته باشد، پنهان، سوم شخص
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غالب
تصویر غالب
((لِ))
غلبه کننده، چیره، افزون، بسیار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غاصب
تصویر غاصب
((ص))
غصب کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غارب
تصویر غارب
((رِ))
غروب کننده، کوهان شتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غایب
تصویر غایب
ناپیدا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از غایب
تصویر غایب
Absent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غالب
تصویر غالب
Dominant, Predominant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غایب
تصویر غایب
ausente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از غالب
تصویر غالب
dominante, predominante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از غایب
تصویر غایب
отсутствующий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از غالب
تصویر غالب
доминирующий , преобладающий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از غایب
تصویر غایب
abwesend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از غالب
تصویر غالب
dominant, vorherrschend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از غایب
تصویر غایب
nieobecny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از غالب
تصویر غالب
dominujący
دیکشنری فارسی به لهستانی