مقابل حاضر، کسی که حاضر نیست و در جای دیگر است، ناپیدا، ناپدید، دور از نظر، در دستور زبان علوم ادبی شخص سوم غایب شدن: ناپدید شدن، ناپیدا گشتن، پنهان شدن غایب کردن: گم کردن مقابلِ حاضر، کسی که حاضر نیست و در جای دیگر است، ناپیدا، ناپدید، دور از نظر، در دستور زبان علوم ادبی شخص سوم غایب شدن: ناپدید شدن، ناپیدا گشتن، پنهان شدن غایب کردن: گم کردن