معنی غاتی - جستجوی لغت در جدول جو

غاتی

لغت نامه دهخدا

غاتی

تصویری از غاتی — تصویر غاتی

فرهنگ لغت هوشیار

غاتی

تصویری از غاتی — تصویر غاتی

فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ساتی — تصویر ساتی

(دخترانه)

در مصر باستان، نام فرشته نگهبان ارواح

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از غازی — تصویر غازی

(پسرانه)

جنگجوی مذهبی، عنوان چندتن از پادشاهان و افراد تاریخی

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از غازی — تصویر غازی

مجاهد، جنگجو، کسی که در راه خدا با دشمنان دین می جنگد
نوعی سکۀ قدیمی معادل بیست قرش
بند باز، رسن باز، ریسمان باز، برای مثال سالک به سینه شو نه به صورت که عنکبوت / غازی نگردد ارچه برآید به ریسمان (مجیرالدین بیلقانی - ۱۵۲)، سغبۀ خلقم چو صوفی در کنش / شهرۀ شهرم چو غازی بر رسن (سعدی۲ - ۶۶۰)
معرکه گیر

مجاهد، جنگجو، کسی که در راه خدا با دشمنان دین می جنگد
نوعی سکۀ قدیمی معادل بیست قرش
بند باز، رسن باز، ریسمان باز، برای مِثال سالک به سینه شو نه به صورت که عنکبوت / غازی نگردد ارچه برآید به ریسمان (مجیرالدین بیلقانی - ۱۵۲)، سغبۀ خلقم چو صوفی در کنش / شهرۀ شهرم چو غازی بر رسن (سعدی۲ - ۶۶۰)
معرکه گیر

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از غاذی — تصویر غاذی

غذادهنده، خورش دهنده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از غارتی — تصویر غارتی

غارت گر، غارت شده، چیزی که از طریق غارت به دست آمده باشد

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از غالی — تصویر غالی

گران قیمت، گران بها
از حد در گذرنده، غلو کننده، غلات
قالی

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از غایت — تصویر غایت

نهایت و پایان چیزی، آخرین درجه، مقصود، مقصد، پایان
غایت مطلوب: نهایت خواسته و آرزو
غایت مقصود: نهایت خواسته و آرزو، غایت مطلوب
به غایت: بسیار

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از غادی — تصویر غادی

کسی که در بامداد می رود، اسد، شیر

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از ذاتی — تصویر ذاتی

غریزی، طبیعی، جبلی، فطری، گوهری

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از غایی — تصویر غایی

نهایی، پایان و آخر چیزی

فرهنگ فارسی عمید

(یَ)

زن گول. (اقرب الموارد). زن گول بیخرد. (منتهی الارب)

لغت نامه دهخدا

تصویری از غازی — تصویر غازی

مرد پیکار و با دشمن دین کارزار کننده، جنگجو

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غادی — تصویر غادی

شیر از جانوران، پگاه رونده در بامداد رونده، جمع غوادی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غاذی — تصویر غاذی

نگهبان، خوراننده غذا دهنده قوت دهنده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غاطی — تصویر غاطی

تاریک، پر، مملو

فرهنگ لغت هوشیار

منسوب به غایت نهایی. یا علت غائی. علتی است که محرک اول فعل و در وجود ذهن مقدم بر علل دیگر باشد و در وجود خارجی پس از تحقق همه آنها محقق شود. پایانیک فرجامیک

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غایی — تصویر غایی

پایانیک فرجامیک

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غایت — تصویر غایت

سرانجام، پایان کار، نهایت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غاوی — تصویر غاوی

گمراه گمراه ضال، جمع غاوون غوات

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غانی — تصویر غانی

بی نیاز توانگر، آوازه خوان سرود گوی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غاضی — تصویر غاضی

تاریکی، روشنی از واژگان دو پهلو

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غالی — تصویر غالی

گرانبها، نفیس، قیمتی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غامی — تصویر غامی

ضعیف ناتوان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عاتی — تصویر عاتی

خود بین، سنگدل، خوشگذ ران، تیره و تار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از شاتی — تصویر شاتی

روز سرد

فرهنگ لغت هوشیار

آمادن آماده کردن، نرمیدن نرمی کردن نرم شدن منسوب به تات، یکی از لهجه های ایرانی. آماده شدن حاصل گشتن کار دست دادن فراهم آمدن، رفق و نرمی کردن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از خاتی — تصویر خاتی

فریبنده، سخت تاریک

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از راتی — تصویر راتی

عالم خدائی، عالم خدای

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ذاتی — تصویر ذاتی

غریزی، عارضی، اصلی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از غرتی — تصویر غرتی

جلف و بدکار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ذاتی — تصویر ذاتی

گوهری، خدادادی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از غایت — تصویر غایت

تا

فرهنگ واژه فارسی سره