بتهذیب اخلاق خود کوشیدن و ظاهر خود آراستن. (غیاث اللغات) (آنندراج) : ز خودسازی توانی زد اثر نقش سرافرازی کند شاهی اگر یابد کسی گنج قناعت را. قطره (از آنندراج). صافتر ز آئینه باشد سینۀ پرجوش ما بهر خودسازی درآ در خلوت آغوش ما. اسماعیل ایما (از آنندراج). هرکه اوقات گرامی صرف خودسازی کند خانه اش ساز است چون جان خانه پردازی کند. صائب (از آنندراج)
بتهذیب اخلاق خود کوشیدن و ظاهر خود آراستن. (غیاث اللغات) (آنندراج) : ز خودسازی توانی زد اثر نقش سرافرازی کند شاهی اگر یابد کسی گنج قناعت را. قطره (از آنندراج). صافتر ز آئینه باشد سینۀ پرجوش ما بهر خودسازی درآ در خلوت آغوش ما. اسماعیل ایما (از آنندراج). هرکه اوقات گرامی صرف خودسازی کند خانه اش ساز است چون جان خانه پردازی کند. صائب (از آنندراج)
سوزاندن عود، بر آتش نهادن عود تا بوی خوش دهد، عود سوختن، رجوع به عود سوختن شود: ز دلها کرده در مجمرفروزی به وقت عودسازی عودسوزی، نظامی، - عودسوزی کردن، سوزاندن عود: تا شب آنجا نشاط و بازی کرد عودسوزی و عطرسازی کرد، نظامی
سوزاندن عود، بر آتش نهادن عود تا بوی خوش دهد، عود سوختن، رجوع به عود سوختن شود: ز دلها کرده در مجمرفروزی به وقت عودسازی عودسوزی، نظامی، - عودسوزی کردن، سوزاندن عود: تا شب آنجا نشاط و بازی کرد عودسوزی و عطرسازی کرد، نظامی