معنی خودساز - فرهنگ فارسی عمید
معنی خودساز
- خودساز
- آنکه صورت یا سیرت خود را آراسته است
تصویر خودساز
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خودساز
خودساز
- خودساز
- آنکه به تهذیب نفس خود کوشد. (یادداشت مؤلف). ج، خودسازان:
هلاک سیل فنایند خانه پردازان
به آب و گل نکنند التفات خودسازان.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
خودساز
- خودساز
- کسی که کلاه خود و مغفر سازد، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
خودسازی
- خودسازی
- آماده کردن خود را برای انجام کاری، کنایه از ریاکاری
فرهنگ فارسی عمید