پیرامون و گرداگرد سرای، ومنزل و فرودآمدنگاه. (از منتهی الارب). ساحت سرای. (دهار). میدان و صحن سرای. (غیاث اللغات). ساحت. (نصاب). آنچه اطراف خانه است و ساحت و محله. (از اقرب الموارد). عقاه. و رجوع به عقاه شود، درختی است. ج، عقاء. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
پیرامون و گرداگرد سرای، ومنزل و فرودآمدنگاه. (از منتهی الارب). ساحت سرای. (دهار). میدان و صحن سرای. (غیاث اللغات). ساحت. (نصاب). آنچه اطراف خانه است و ساحت و محله. (از اقرب الموارد). عَقاه. و رجوع به عقاه شود، درختی است. ج، عِقاء. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
امیال سرکوب شده که عوارض آن در زندگی فرد ظاهر می شود، کنایه از دشمنی، کینه، ناراحتی، درد دل، کنایه از امر پیچیده و دشوار، موضوع لاینحل، گره، کنایه از پیوند عقدۀ حقارت: در علم روانشناسی کنایه از حالت سرکوفتگی و افسردگی توام با کینه توزی که به سبب ناکامی، تحمل رنج، خفت و حقارت پدید می آید عقدۀ دل: غم دل، غم، غصه، گله، شکایتی که در دل نهفته باشد
امیال سرکوب شده که عوارض آن در زندگی فرد ظاهر می شود، کنایه از دشمنی، کینه، ناراحتی، درد دل، کنایه از امر پیچیده و دشوار، موضوع لاینحل، گره، کنایه از پیوند عقدۀ حقارت: در علم روانشناسی کنایه از حالت سرکوفتگی و افسردگی توام با کینه توزی که به سبب ناکامی، تحمل رنج، خفت و حقارت پدید می آید عقدۀ دل: غم دل، غم، غصه، گله، شکایتی که در دل نهفته باشد
پژ پژه گریو گریوه گدار گردنه نپت، ورزاک کار سخت پستا (نوبت)، رمشا تاوان (عوض)، دندان مز، ته کاسه که به هنگام پس دادن دیگ چون ارمغان فرستند، شب و روز راه دشوار در کوه گردنه، امری سخت و دشوار، جمع عقبات
پژ پژه گریو گریوه گدار گردنه نپت، ورزاک کار سخت پستا (نوبت)، رمشا تاوان (عوض)، دندان مز، ته کاسه که به هنگام پس دادن دیگ چون ارمغان فرستند، شب و روز راه دشوار در کوه گردنه، امری سخت و دشوار، جمع عقبات