معنی عقوه
- عقوه((عَ وَ))
- اطراف خانه، محله
واژههای مرتبط با عقوه
عقوه
- عقوه
- میانسرای دیوار بست، گردا گرد سرای
عقوه
- عقوه
- پیرامون و گرداگرد سرای، ومنزل و فرودآمدنگاه. (از منتهی الارب). ساحت سرای. (دهار). میدان و صحن سرای. (غیاث اللغات). ساحت. (نصاب). آنچه اطراف خانه است و ساحت و محله. (از اقرب الموارد). عَقاه. و رجوع به عقاه شود، درختی است. ج، عِقاء. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
بقوه
- بقوه
- انتظار کردن و نگهبانی نمودن
زقوه
- زقوه
- توده کپه
حقوه
- حقوه
- شلوار، شکم درد
عشوه
- عشوه
- ناز و کرشمه، نیرنگ، فریب
عقور
- عقور
- ویژگی سگی که گاز می گیرد، هار
عقوق
- عقوق
- نافرمانی کردن، آزردن پدر یا مادر
عشوه
- عشوه
- ظلمت، تاریکی، یک چهارم اول شب، شام
