گوساله. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). گوسالۀ اول سال. (اقرب الموارد) (غیاث اللغات). ج، عجول: آل موسی کو دریغا تا کنون عابدان عجل را ریزند خون. مولوی (مثنوی). قد شابه بالوری ̍ حمارٌ عجلاً جسداً له خوارٌ. سعدی (گلستان). بچۀ گاو چون از مادر بزمین آید عجل بود. (از تاریخ قم ص 818)
گوساله. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). گوسالۀ اول سال. (اقرب الموارد) (غیاث اللغات). ج، عُجول: آل موسی کو دریغا تا کنون عابدان عجل را ریزند خون. مولوی (مثنوی). قد شابَه َ بالوَری ̍ حِمارٌ عِجْلاً جسداً له خُوارٌ. سعدی (گلستان). بچۀ گاو چون از مادر بزمین آید عجل بود. (از تاریخ قم ص 818)
عثمان بن علی بن شراف العجلی، مکنی به ابوسعد از اهل بنج دیه است. وی فقیهی فاضل بوده. فتوی میداد. نزد قاضی حسین المروالروذی فقه آموخت واز جماعتی حدیث شنید. در حدود سال 440 هجری قمری متولد شد و در سال 526 درگذشت. (از اللباب ج 2 ص 124)
عثمان بن علی بن شراف العجلی، مکنی به ابوسعد از اهل بنج دیه است. وی فقیهی فاضل بوده. فتوی میداد. نزد قاضی حسین المروالروذی فقه آموخت واز جماعتی حدیث شنید. در حدود سال 440 هجری قمری متولد شد و در سال 526 درگذشت. (از اللباب ج 2 ص 124)