سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، تفش، بیغار، بیغاره، تفشه، نکوهش، سرزنش، پیغاره، زاغ پا، ملامت، سرکوفت، سراکوفت، تفشل، طعنه برای مثال مکن با من ناشکیبا عتیب / که در عشق صورت نبندد شکیب (سعدی۱ - ۱۰۲)، خشم
سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، تَفش، بیغار، بیغارِه، تَفشِه، نِکوهِش، سَرزَنِش، پیغارِه، زاغ پا، مَلامَت، سَرکوفت، سَراکوفت، تَفشَل، طَعنِه برای مِثال مکن با من ناشکیبا عتیب / که در عشق صورت نبندد شکیب (سعدی۱ - ۱۰۲)، خشم
دهی است از دهستان زاوه، بخش حومه شهرستان تربت حیدریه دارای 276 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان زاوه، بخش حومه شهرستان تربت حیدریه دارای 276 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
مرکب از: ’علی’ + ’کاف تصغیر یا تحبیب’ که آن را نام شخص میگذاشتند. از جمله ’خواجه علیک’ است که در اسرارالتوحید از او نقل قول شده است. رجوع به اسرارالتوحید ص 93 و 135 و 288 و 290 شود
مرکب از: ’علی’ + ’کاف تصغیر یا تحبیب’ که آن را نام شخص میگذاشتند. از جمله ’خواجه علیک’ است که در اسرارالتوحید از او نقل قول شده است. رجوع به اسرارالتوحید ص 93 و 135 و 288 و 290 شود
مرد درآمده خلقت. (منتهی الارب) : رجل عریک، مرد متداخل گرداندام. (ناظم الاطباء) : رمل عریک، ریگ که قسمتی از آن در قسمتی دیگر متداخل باشد. (از اقرب الموارد)
مرد درآمده خلقت. (منتهی الارب) : رجل عریک، مرد متداخل گرداندام. (ناظم الاطباء) : رمل عریک، ریگ که قسمتی از آن در قسمتی دیگر متداخل باشد. (از اقرب الموارد)
کژ باشد که به کلاه و جوراب کنند. (از فرهنگ اسدی). قز باشد که به جوراب و کلاه بافند. (حاشیۀ فرهنگ اسدی) : فاخته گون شد هوا ز گردش خورشید جامۀ خانه بتیک فاخته گون شد. رودکی
کژ باشد که به کلاه و جوراب کنند. (از فرهنگ اسدی). قز باشد که به جوراب و کلاه بافند. (حاشیۀ فرهنگ اسدی) : فاخته گون شد هوا ز گردش خورشید جامۀ خانه بتیک فاخته گون شد. رودکی
حاضر و آماده. (از اقرب الموارد) (ترجمان عادل بن علی) (منتهی الارب) (آنندراج). حاضر و مهیا. (غیاث اللغات) : و قال قرینه هذا ما لدی عتید. (قرآن 23/50). گر بدانی که شقیی یا سعید آن بود بهتر ز هر فکر عتید. مولوی
حاضر و آماده. (از اقرب الموارد) (ترجمان عادل بن علی) (منتهی الارب) (آنندراج). حاضر و مهیا. (غیاث اللغات) : و قال قرینه هذا ما لدی عتید. (قرآن 23/50). گر بدانی که شقیی یا سعید آن بود بهتر ز هر فکر عتید. مولوی
ممال عتاب: در یک سخن آن همه عتیبش بین در یک نظر آن همه فریبش بین. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 654). خواجه کز مهر با شکیب آمد باسهی سرو در عتیب آمد. نظامی. رومیانه روی دارد زنگیانه زلف و خال و آن کمان ابروانش بین که باشد پر عتیب. مولوی
ممال ِ عتاب: در یک سخن آن همه عتیبش بین در یک نظر آن همه فریبش بین. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 654). خواجه کز مهر با شکیب آمد باسهی سرو در عتیب آمد. نظامی. رومیانه روی دارد زنگیانه زلف و خال و آن کمان ابروانش بین که باشد پر عتیب. مولوی
فرانسوی بر گرفته از نامواژه ی} گوتس {تنده کاری گونه ای از مهرازی (معماری سنج خرد ناب) با کاربرد بام های تنده یا سراشیب و کمانه های جناغی، زمخت، ارامک (وحشی) منسوب به گت منسوب به قوم گت، سبک هنری که در فرانسه در اواخر قرن 12 م. بوجود آمد و در سراسر دوره قرون وسطی تا اواسط قر. 16 در اروپا معمول بود. اصطلاح گتیک (گتی) در قرن 16 متداول گردید و منظور اصلی موجدان این اصطلاح تحقیر این سبک بود زیرا مردم آن دوران که در نتیجه تحقیقات باستانشناسی فریفته هنر روم شده بودند تصور میکردند که این سبک متعلق باقوام نیمه وحشی گت است. مختصات این سبک را باید در نوع معماری قرنهای 16- 12 م. جستجو کرد معماری گتی نقاشی و پیکر تراشی را بخدمت خود در آورد. خصایص این سبک ازین قرار است: الف - استعمال طاق بشکل چلیپا های بیضوی. ب - عمومیت دادن قوس جناقی بجای قوس هلالی. ج - استعمال ستونی که انتهای آن نیم طاق دارد. و آن نوعی قوس اتکایی است. د - اختراع اشکال جدید برای تزیین ابنیه
فرانسوی بر گرفته از نامواژه ی} گوتس {تنده کاری گونه ای از مهرازی (معماری سنج خرد ناب) با کاربرد بام های تنده یا سراشیب و کمانه های جناغی، زمخت، ارامک (وحشی) منسوب به گت منسوب به قوم گت، سبک هنری که در فرانسه در اواخر قرن 12 م. بوجود آمد و در سراسر دوره قرون وسطی تا اواسط قر. 16 در اروپا معمول بود. اصطلاح گتیک (گتی) در قرن 16 متداول گردید و منظور اصلی موجدان این اصطلاح تحقیر این سبک بود زیرا مردم آن دوران که در نتیجه تحقیقات باستانشناسی فریفته هنر روم شده بودند تصور میکردند که این سبک متعلق باقوام نیمه وحشی گت است. مختصات این سبک را باید در نوع معماری قرنهای 16- 12 م. جستجو کرد معماری گتی نقاشی و پیکر تراشی را بخدمت خود در آورد. خصایص این سبک ازین قرار است: الف - استعمال طاق بشکل چلیپا های بیضوی. ب - عمومیت دادن قوس جناقی بجای قوس هلالی. ج - استعمال ستونی که انتهای آن نیم طاق دارد. و آن نوعی قوس اتکایی است. د - اختراع اشکال جدید برای تزیین ابنیه