شتر نر توانا که از هر زمین گذرد و همیشه سفر کند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، تعبیر و تفسیرکننده خواب. (المنجد) (ناظم الاطباء) ، مبالغۀ عابر. (المنجد)
شتر نر توانا که از هر زمین گذرد و همیشه سفر کند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، تعبیر و تفسیرکننده خواب. (المنجد) (ناظم الاطباء) ، مبالغۀ عابر. (المنجد)
نحرکننده شتر و کسی که دست و پای شتر با شمشیر زند. (ناظم الاطباء) ، زن که آبستن نشود. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). زن که نمیزاید: و کانت امرأتی عاقراً. (قرآن 5/19). ج، عقّر و عواقر، مرد که او را فرزند نشود، قاتل: و صمم اًذا أیقنت أنک عاقره، أی قاتله. (اقرب الموارد) ، ریگ که هیچ نرویاند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، ریگ توده. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، زن بی نظیر و عدیل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء)
نحرکننده شتر و کسی که دست و پای شتر با شمشیر زند. (ناظم الاطباء) ، زن که آبستن نشود. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). زن که نمیزاید: و کانت امرأتی عاقراً. (قرآن 5/19). ج، عُقّر و عَواقر، مرد که او را فرزند نشود، قاتل: و صمم اًذا أیقنت َ أنک عاقره، أی قاتله. (اقرب الموارد) ، ریگ که هیچ نرویاند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، ریگ توده. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، زن بی نظیر و عدیل. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء)
امام محمد. لقب امام (پنجم) ابی عبداﷲ و ابی جعفر محمد بن امام علی زین العابدین بن امام حسین بن علی بن ابی طالب باشد. وی بسال 57 هجری قمری در مدینه تولد یافت، مادرش فاطمه دختر حسن بن علی بود، 57 سال زندگی کرد و در مدینه بسال 114 هجری قمری درگذشت و در بقیع نزد پدرش بخاک سپرده شد. این لقب بمناسبت تبحر امام در علوم بایشان داده شده است. (از تاج العروس) (منتهی الارب). چه او علوم النبیین را میشکافت. (یادداشت مؤلف). ولادت آنحضرت روز دوشنبه سیم صفر یا در غرۀ رجب سال 57 هجری قمری در مدینۀ منوره واقع شد. آن حضرت در واقعۀ کربلا حضور داشت و در آنوقت چهار سال از سن مبارکش گذشته بود، مادرش حضرت فاطمه دختر امام حسن مجتبی بود که او را ام عبداﷲ میگفتند، القاب شریفه اش باقر و شاکر و هادی است. در تذکرۀ سبط ابن الجوزی مسطور است که آنحضرت را باقر نامیدند از کثرت سجود آن حضرت، و بعضی گفته اند که آن حضرت را بسبب غزارت و کثرت علمش باقر نامیدند. نقش نگین آن حضرت ’العزهللّه’ و ’العزهللّه جمیعاً’ بوده. در تاریخ وفات آن حضرت اختلاف است و اقرب احتمال آن است که روز دوشنبه هفتم ذی حجۀ سال 114 هجری قمری اتفاق افتاده است در مدینۀ مشرفه، و این در ایام خلافت هشام بن عبدالملک بود، و گفته شد که آن حضرت را ابراهیم بن ولیدبن عبدالملک بن مروان به زهر شهید کرده و شاید به امر هشام بوده، و قبر مقدس آن حضرت باتفاق در بقیع واقع شده در پهلوی پدر و جد بزرگوارش حضرت امام حسن. اولاد آن حضرت بروایت شیخ مفید و طبرسی و دیگران از ذکور و اناث هفت نفرند: ابوعبداﷲ جعفر بن محمد و عبداﷲ از بطن ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر، ابراهیم و عبیداﷲ از بطن ام حکیم و هر دو در ایام حیات پدردر گذشتند، علی و زینب و ام سلمه که از ام ولد بودند (بعضی گویند ام سلمه از مادر دیگر بوده است). (از منتهی الآمال ج 2 ص 78). و رجوع به محمدباقر، و همچنین به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 68- 70 و تذکرهالاولیاءعطار ج 2 ص 266 و کتب تواریخ اسلامی شود: سپس باقر و سجاد روم در ره دین تو بقر رو سپس عامه کایشان بقرند. ناصرخسرو
امام محمد. لقب امام (پنجم) ابی عبداﷲ و ابی جعفر محمد بن امام علی زین العابدین بن امام حسین بن علی بن ابی طالب باشد. وی بسال 57 هجری قمری در مدینه تولد یافت، مادرش فاطمه دختر حسن بن علی بود، 57 سال زندگی کرد و در مدینه بسال 114 هجری قمری درگذشت و در بقیع نزد پدرش بخاک سپرده شد. این لقب بمناسبت تبحر امام در علوم بایشان داده شده است. (از تاج العروس) (منتهی الارب). چه او علوم النبیین را میشکافت. (یادداشت مؤلف). ولادت آنحضرت روز دوشنبه سیم صفر یا در غرۀ رجب سال 57 هجری قمری در مدینۀ منوره واقع شد. آن حضرت در واقعۀ کربلا حضور داشت و در آنوقت چهار سال از سن مبارکش گذشته بود، مادرش حضرت فاطمه دختر امام حسن مجتبی بود که او را ام عبداﷲ میگفتند، القاب شریفه اش باقر و شاکر و هادی است. در تذکرۀ سبط ابن الجوزی مسطور است که آنحضرت را باقر نامیدند از کثرت سجود آن حضرت، و بعضی گفته اند که آن حضرت را بسبب غزارت و کثرت علمش باقر نامیدند. نقش نگین آن حضرت ’العزهلِلّه’ و ’العزهللّه جمیعاً’ بوده. در تاریخ وفات آن حضرت اختلاف است و اقرب احتمال آن است که روز دوشنبه هفتم ذی حجۀ سال 114 هجری قمری اتفاق افتاده است در مدینۀ مشرفه، و این در ایام خلافت هشام بن عبدالملک بود، و گفته شد که آن حضرت را ابراهیم بن ولیدبن عبدالملک بن مروان به زهر شهید کرده و شاید به امر هشام بوده، و قبر مقدس آن حضرت باتفاق در بقیع واقع شده در پهلوی پدر و جد بزرگوارش حضرت امام حسن. اولاد آن حضرت بروایت شیخ مفید و طبرسی و دیگران از ذکور و اناث هفت نفرند: ابوعبداﷲ جعفر بن محمد و عبداﷲ از بطن ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر، ابراهیم و عبیداﷲ از بطن ام حکیم و هر دو در ایام حیات پدردر گذشتند، علی و زینب و ام سلمه که از ام ولد بودند (بعضی گویند ام سلمه از مادر دیگر بوده است). (از منتهی الآمال ج 2 ص 78). و رجوع به محمدباقر، و همچنین به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 68- 70 و تذکرهالاولیاءعطار ج 2 ص 266 و کتب تواریخ اسلامی شود: سپس باقر و سجاد روم در ره دین تو بقر رو سپس عامه کایشان بقرند. ناصرخسرو
نام قریه ای در ترکمنستان شوروی مابین عشق آباد و فیروزه. اخیراً از جهت کشف آثار تاریخی در پایۀ سلسلۀ کوپت داغ نزدیک قریۀ باقر حفریاتی شده است و آثار قدیم معبد پارتیها و آلات و اسباب چندی که مربوط به مراسم دینی آنها بوده در محل مذکور کشف و ثابت شده است که شهر نسا پایتخت قدیم دولت پارت که بکلی مفقودالاثر بوده و علماء آثار قدیمه قرنهای متمادی در تفحص آن بودند، در آن محل مدفون است. عملیات حفاری تعقیب شده و تاکنون قسمتی از غرفات معبد و راه زیرزمینی که معبد را تا قصر سلطنتی مربوط میداشته و خطوط معابر عمده از زیرخاک بیرون آمده است. قطر دایرۀ این شهر 4 هزارگز و نیم است و در اطراف آن دیواری بارتفاع 8 گز کشیده شده بود. در وسط شهر از چهار طرف خیابانهای وسیع دیده میشود که بوسیلۀ گودال عمیقی در مرکز بهم وصل میگردد. گودال مذکور از قرار معلوم آب انبار بزرگی بوده است که درمرکز شهر واقع بود و بواسطۀ نقب های زیرزمین با چشمه های کوپت داغ ارتباط می یافته است. در نتیجه حفریات دو مجسمه و یک کلۀ شیر که از گل پختۀ سرخ رنگ میباشد یافته اند. (از ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2642)
نام قریه ای در ترکمنستان شوروی مابین عشق آباد و فیروزه. اخیراً از جهت کشف آثار تاریخی در پایۀ سلسلۀ کوپت داغ نزدیک قریۀ باقر حفریاتی شده است و آثار قدیم معبد پارتیها و آلات و اسباب چندی که مربوط به مراسم دینی آنها بوده در محل مذکور کشف و ثابت شده است که شهر نسا پایتخت قدیم دولت پارت که بکلی مفقودالاثر بوده و علماء آثار قدیمه قرنهای متمادی در تفحص آن بودند، در آن محل مدفون است. عملیات حفاری تعقیب شده و تاکنون قسمتی از غرفات معبد و راه زیرزمینی که معبد را تا قصر سلطنتی مربوط میداشته و خطوط معابر عمده از زیرخاک بیرون آمده است. قطر دایرۀ این شهر 4 هزارگز و نیم است و در اطراف آن دیواری بارتفاع 8 گز کشیده شده بود. در وسط شهر از چهار طرف خیابانهای وسیع دیده میشود که بوسیلۀ گودال عمیقی در مرکز بهم وصل میگردد. گودال مذکور از قرار معلوم آب انبار بزرگی بوده است که درمرکز شهر واقع بود و بواسطۀ نقب های زیرزمین با چشمه های کوپت داغ ارتباط می یافته است. در نتیجه حفریات دو مجسمه و یک کلۀ شیر که از گل پختۀ سرخ رنگ میباشد یافته اند. (از ایران باستان پیرنیا ج 3 ص 2642)
موضعی است. (منتهی الارب). عواقر در چند جا از نجد یافت شود. و گویند کوههائیست از طرف پایین فرش از سمت چپ آن رو بسوی یک طرف از کوه موسوم به صفر از زمین حجاز. (از معجم البلدان)
موضعی است. (منتهی الارب). عواقر در چند جا از نجد یافت شود. و گویند کوههائیست از طرف پایین فَرش از سمت چپ آن رو بسوی یک طرف از کوه موسوم به صفر از زمین حجاز. (از معجم البلدان)