پادشاه بزرگ. (منتهی الارب) (آنندراج). آن پادشاه که زور دست اوهیچ دست نبود. (مهذب الاسماء) ، زن که شوی ندارد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آن زن که شوی نبود او را. (مهذب الاسماء). ج، عواهل
پادشاه بزرگ. (منتهی الارب) (آنندراج). آن پادشاه که زور دست اوهیچ دست نبود. (مهذب الاسماء) ، زن که شوی ندارد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آن زن که شوی نبود او را. (مهذب الاسماء). ج، عَواهل
یکنوع درخت. (ناظم الاطباء). نام درختی است که به ترکی قزلجق گویند. (از شعوری ج 2 ورق 11). قرنوس. قرانیا. سرخک. طاقدانه. ال. (یادداشت مؤلف) ، یکنوع علف و یا ریشه که به اسب مانند دوا میخورانند. (ناظم الاطباء)
یکنوع درخت. (ناظم الاطباء). نام درختی است که به ترکی قِزِلجَق گویند. (از شعوری ج 2 ورق 11). قرنوس. قرانیا. سرخک. طاقدانه. ال. (یادداشت مؤلف) ، یکنوع علف و یا ریشه که به اسب مانند دوا میخورانند. (ناظم الاطباء)