- عائذ
- پناه آورنده
معنی عائذ - جستجوی لغت در جدول جو
- عائذ
- پناه آورنده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث عایذ جمع عایذات عوایذ (عوائذ)
دشوار
آسیبدیده آگفته (آفت دیده)
چشم کننده، آب روان، نگرنده بیننده باچشم خود
شنا کننده شناور
نیازمند
باز دار باز دارنده باز دار نا رسانا پیشگیر، اندوده بازدارنده مانع، آن که مردم را از امور باز دارد، جسمی که حرارت یا الکتریسیته در آن به خوبی منتشر نشود و جسمی که ماورا آن قرار گرفته محفوظ از حرارت یا الکتریسیته باشد نا رسانا مقابل هادی
مرغواگوی آن که از رفتار پرندگان پیش بینی کند
عوض داده شده
خوشگذران آسوده زی
درد چشم، خاشاک چشم، گشت زننده، پی سرگردان
بازگردنده، زیارت کننده بیمار، عیادت کننده
ایستاده
شیر بیشه
عیب کننده
پناه آورنده، نوزاینده (آهو اسب شتر و غیره)
عیب کننده
نیازمند، درویش
عائذ، پناه آورنده