- ظرباء
- جمع ظربان راسوها. توضیح در فارسی مفرد استعمال شده. راسو راسو انگور خوار از جانوران
معنی ظرباء - جستجوی لغت در جدول جو
- ظرباء ((ظَ رِ بّ))
- راسو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پروار گوسپند فربه
آسمان و ستارگان، زن گر، آسمان، نمکین دختر نمکین آسمان، ناحیه ای از آسمان که در آن فلک آفتاب و ماه میگردد (بعقیده قدما)، زمین قحط زده، دختر با نمک
خور گرد آفتاب پرست از جانوران بژمره چلپاسه (گویش گیلکی) پنیرک آفتاب پرست
جمع ظریف، تاژان زیرکان زیرک، خوش طبع نکته سنج، بذله گوی، زیبا خوشگل جمع ظرفاء
راسو جمع ظرابی ظرابین. راسو انگور خوار از جانوران
تازی ناب
جمع غریب، غریبان، مسافران، بیگانگان، فافا ها نو یافته ها دور شوندگان آوارگان بیگانگان انوتکان اسم) غریب دوران از یار و دیار، بیگانگان
جمع ظربان راسوها. توضیح در فارسی مفرد استعمال شده
جمع ظبی آهوان، جمع ظبی، آهوان، جمع ظبه، دم شمشیرها لبه شمشیر ها نوک نیزه ها