جدول جو
جدول جو

معنی ظبات - جستجوی لغت در جدول جو

ظبات
(ظُ)
جمع واژۀ ظبه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نبات
تصویر نبات
(دخترانه)
ماده خوراکی سفت، بلورین، و شیرین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هبات
تصویر هبات
هبه ها، دادن چیزهایی به کسانی بدون عوض، بخشش ها، جمع واژۀ هبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نبات
تصویر نبات
نوعی شیرینی بلورین که از شیرۀ شکر درست می کنند
گیاه، هر رستنی که از زمین بروید، گیا، گیه، گیاغ، علف، نبت، کلأ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حبات
تصویر حبات
حبه ها، یک دانه ها، یک حب ها، جمع واژۀ حبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سبات
تصویر سبات
خواب یا اول خواب، خواب سبک، دهر، روزگار، مرد زیرک، در پزشکی بیماری خواب زدگی که تا آستانۀ از دست رفتن هشیاری می رسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
ثبت کننده، کارمندی که نامه ها را در دفتر ثبت می کند، اندیکاتورنویس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
پایداری، دوام، پایدار بودن چیزی، برقرار بودن، بر یک حالت بودن، تغییر نکردن، مقاومت، استقامت
ثبات قدم: کنایه از پایداری، پابرجا بودن در امری
فرهنگ فارسی عمید
جمع ظبی آهوان، جمع ظبی، آهوان، جمع ظبه، دم شمشیرها لبه شمشیر ها نوک نیزه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هبات
تصویر هبات
جمع هبه، بخشش ها، دهش ها
فرهنگ لغت هوشیار
گیاه، هر سبزه و درخت که از زمین بروید، نوعی شیرینی که از شیره شکر درست می کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبات
تصویر مبات
شب گذراندن
فرهنگ لغت هوشیار
این واژه در پاره ای از واژه نامه ها آمده و به آرش ویران پارسی دانسته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظباه
تصویر ظباه
کفتار از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظبیات
تصویر ظبیات
جمع ظبی ظبیه آهوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حبات
تصویر حبات
جمع حبه، برزها تخمک ها جمع حبه
فرهنگ لغت هوشیار
استقرار، قرار گرفتن، بر جای ماندن، پافشاری درد عاجز کننده از حرکت
فرهنگ لغت هوشیار
خواب خواب سبک خواب آسوده، خوابزدگی دراز خوابی خواب آلود گی از بیماری ها، آغاز خواب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
((ثُ))
دردی که آدمی را از حرکت بازدارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
((ثَ بّ))
ثبت کننده، کارمندی که نامه ها را در دفتری مخصوص ثبت می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
((ثَ))
بر جای ماندن، پایدار بودن، دوام یافتن، پایدار بودن، پایداری، عزم راسخ عزمی، ثابت عزمی، قدم استقامت، پایداری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سبات
تصویر سبات
((سُ))
خواب، خواب سبک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نبات
تصویر نبات
((نَ))
شکر بلور شده، قند، روییدنی، گیاه، جمع نباتات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
آرامش، پایداری، پایستگی، استواری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
Invariability, Stability, Staunchness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
invariabilité, stabilité, fermeté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
неизменность , стабильность , стойкость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
Unveränderlichkeit, Stabilität, Standhaftigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
незмінність , стабільність , стійкість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
niezmienność, stabilność, stałość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
不变性 , 稳定性 , 坚定
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
invariabilidade, estabilidade, firmeza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
invariabilità, stabilità, fermezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
invariabilidad, estabilidad, firmeza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ثبات
تصویر ثبات
onveranderlijkheid, stabiliteit, standvastigheid
دیکشنری فارسی به هلندی