معنی ثبات ثبات((ثَ)) بر جای ماندن، پایدار بودن، دوام یافتن، پایدار بودن، پایداری، عزم راسخ عزمی، ثابت عزمی، قدم استقامت، پایداری تصویر ثبات فرهنگ فارسی معین