جدول جو
جدول جو

معنی ظاب - جستجوی لغت در جدول جو

ظاب
بانگ فریاد، تکخوانی، پیوند ناپذیری زنا شویی، ستم ستمگری، شوهر خواهر، برادر شوهر، همریش (باجناغ)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حظاب
تصویر حظاب
پرده پای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاب
تصویر زاب
(پسرانه)
زو، از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند طهماسب و از نسل فریدون پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قاب
تصویر قاب
چارچوب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زاب
تصویر زاب
صفت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناب
تصویر ناب
خالص
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ذاب
تصویر ذاب
دشنام دریدگی گستاخی آک (عیب)، کاستی کمی، گداخته ناآرام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاب
تصویر تاب
طاقت، تحمل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باب
تصویر باب
بابا، پدر، اب، والد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راب
تصویر راب
شوهر مادر، نا پدری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاب
تصویر زاب
به آزنوشیدن، با خود بردن کشان و شتابان، سخت راندن شتررا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساب
تصویر ساب
خیک بزرگ غراره چرمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثاب
تصویر ثاب
دهان دره کردن، خمیازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاب
تصویر حاب
گناه بزه تیر لغز
فرهنگ لغت هوشیار
بی بهرگی این واژه پارسی نیز هست برابر با باز پس افکنده باز پس افکنده
فرهنگ لغت هوشیار
خو، عادت، رسم، شان خزنده، دیوار خز از پرندگان، سه انگشتی گونه ای کپی خوی، کار، شیوه عادت خوی شان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاب
تصویر تاب
توانائی، طاقت، قوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاب
تصویر شاب
مرد جوان، برنا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاب
تصویر صاب
درخت سیماهنگ، کبست (حنظل)، سیر آشامیدن، بارانریزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باب
تصویر باب
درخور، شایسته مثلاً باب روز، رایج، برای مثال به بازاری که دلال است دلدار / متاع ناله هم باب است بسیار (زلالی)
موضوع، باره، مورد مثلاً در این باب، مفرد ابواب، در، دروازه
قسمتی از یک کتاب که دارای استقلال نسبی باشد، فصل،
در علم جغرافیا بغاز
پدر، برای مثال به گیتی نه فرزند ماند نه باب / تو بر سوک باب ایچ گونه متاب (فردوسی۲ - ۱۵۶۴)
واحد اندازه گیری طول، تقریباً برابر با ۶ گز،
باب دندان: کنایه از چیزی که مطابق میل و پسند کسی باشد
باب طبع: موافق میل، به دلخواه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاب
تصویر تاب
نوعی وسیلۀ بازی شامل رشته ای محکم و نشیمنگاهی آویزان در وسط آن که کمی بالاتر از سطح زمین قرار دارد و در هوا به جلو و عقب حرکت می دهند، بادپیچ، بازپیچ، اورک، آورک، پالوازه، گواچو، سابود، نرموره، بازام
تابیدن، طاقت، توانایی، قرار، آرام، شدت
تابیدن، تافتن، پسوند متصل به واژه به معنای تابنده مثلاً نخ تاب، ریسمان تاب، ابریشم تاب، فتیله تاب،
پسوند متصل به واژه به معنای تابیده شده مثلاً زرتاب،
پیچ و خم که در رشته، ریسمان، زلف و امثال آن ها بیفتد، کنایه از خشم، کنایه از هیجان
تابیدن، تافتن، پسوند متصل به واژه به معنای تابنده مثلاً جهان تاب، شب تاب، تون تاب، فروغ، روشنی، گرمی
تاب آوردن: طاقت آوردن، بردباری داشتن
تاب خوردن: در تاب نشستن و تاب بازی کردن، تاب برداشتن، پیچ و خم پیدا کردن، پیچیدن
تاب داشتن: طاقت داشتن، بردباری داشتن، پیچیدگی داشتن، دارای پیچ و خم بودن
تاب و توان: قدرت، توانایی
تاب برداشتن: پیچ و خم پیدا کردن، پیچیدن، کج شدن
تاب دادن: پیچ و خم دادن رشته، ریسمان، زلف و امثال آن ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاب
تصویر زاب
زهاب، زه آب، برای مثال پشیمان نشد هر که نیکی گزید / که بدزاب دانش نیارد مزید (فردوسی - ۶/۵۵۸)، چشمه، آبراهه، صفت، خاصیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غاب
تصویر غاب
گوشت شب مانده، گوشت گندیده، غذای پس مانده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظبا
تصویر ظبا
ظبی ها، آهوها، غزال ها، جمع واژۀ ظبی
ظبیه ها، آهوی ماده ها، جمع واژۀ ظبیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یاب
تصویر یاب
ضایع، نابود، بیهوده، هرزه، یاوه، به کارنیامدنی، برای مثال جز به مدح او سخن گفتن همه باد است و دم / جز به مهر او هنر جستن همه یاوه ست و یاب (سوزنی - لغتنامه - یاب)، دنیا خود جست و نجستی تو دین / چیست به دست تو به جز باد و یاب (ناصرخسرو - ۱۴۱)
روی، سیما، صورت
پسوند متصل به واژه به معنای یابنده مثلاً کامیاب، شرفیاب
پسوند متصل به واژه به معنای یافته شده مثلاً کم یاب، نایاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طاب
تصویر طاب
پاکیزه، حلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظرب
تصویر ظرب
چفسیدن دوسیدن پشته، سنگ برآمده، تیزی سنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظراب
تصویر ظراب
جمع ظرب، پشته ها کوه های خرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظبا
تصویر ظبا
جمع ظبی آهوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظاف
تصویر ظاف
راندن دور کردن موی گردن، پشت گردن، پوست گردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظات
تصویر ظات
خفه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظاء
تصویر ظاء
نام حرف بیستم از الفبای فارسی و حرف هفدهم از الفبای عرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاب
تصویر عاب
آهو آک، بی فرهنگی، آکناکی، آک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظنب
تصویر ظنب
ریشه گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غاب
تصویر غاب
سخن بیهوده و یاوه و هرزه، بقیه طعام در بشقاب
فرهنگ لغت هوشیار