برگه ای که روی آن مطالبی می نویسند و بعد مرتب می کنند، برگه ای که دریافت و پرداخت پول در آن ثبت می شود، در علم الکتریک قطعه ای با روکش پلاستیکی برای اتصال دو مدار یا دستگاه الکتریکی
برگه ای که روی آن مطالبی می نویسند و بعد مرتب می کنند، برگه ای که دریافت و پرداخت پول در آن ثبت می شود، در علم الکتریک قطعه ای با روکش پلاستیکی برای اتصال دو مدار یا دستگاه الکتریکی
خوش شدن، خوش بو شدن، خوشمزه شدن، حلال شدن، بوی خوش، آنچه بوی خوش داشته باشد مانند مشک و عنبر، بهترین از هر چیز، حلال، روا، میل و خوشی طبع به (با) طیب خاطر: با خواست خود، به میل خود، بی اکراه و اجبار به (با) طیب نفس: با خواست خود، به میل خود، بی اکراه و اجبار، به (با) طیب خاطر
خوش شدن، خوش بو شدن، خوشمزه شدن، حلال شدن، بوی خوش، آنچه بوی خوش داشته باشد مانند مشک و عنبر، بهترین از هر چیز، حلال، روا، میل و خوشی طبع به (با) طیب خاطر: با خواست خود، به میل خود، بی اکراه و اجبار به (با) طیب نفس: با خواست خود، به میل خود، بی اکراه و اجبار، به (با) طیب خاطر
آلتی برای شخم زدن زمین که به تراکتور یا گردن گاو بسته می شود، گاوآهن، کنایه از شخم زدن نوعی پارچۀ کتان، پرده ای که از این نوع پارچه تهیه می شد، خیش خانه
آلتی برای شخم زدن زمین که به تراکتور یا گردن گاو بسته می شود، گاوآهن، کنایه از شخم زدن نوعی پارچۀ کتان، پرده ای که از این نوع پارچه تهیه می شد، خیش خانه
نوک هر چیز نوک تیز مانند سوزن، خنجر و نشتر، در علم زیست شناسی عضوی از بدن حشرات گزنده از قبیل عقرب، زنبور و مار که زهر خود را به وسیلۀ آن داخل بدن انسان می کنند، در علم زیست شناسی چهار دندان نوک تیز جلوی دهان انسان، دو در بالا و دو در پایین، انیاب، دهان، کنایه از سخن گزنده
نوک هر چیز نوک تیز مانندِ سوزن، خنجر و نشتر، در علم زیست شناسی عضوی از بدن حشرات گزنده از قبیل عقرب، زنبور و مار که زهر خود را به وسیلۀ آن داخل بدن انسان می کنند، در علم زیست شناسی چهار دندان نوک تیز جلوی دهان انسان، دو در بالا و دو در پایین، انیاب، دهان، کنایه از سخن گزنده
سبکتر. سبکسارتر. - امثال: اطیش من ذباب. اطیش من عفر. اطیش من فراشه. (یادداشت مؤلف) ، جمع واژۀ ظرب، سنگ برآمدۀ تیزاطراف یا کوه پست گسترده... (از متن اللغه) ، اظراب لجام، گره هایی است که در کناره های آهن لگام است. (از اقرب الموارد). گره هایی در اطراف آهن لگام. (از متن اللغه)
سبکتر. سبکسارتر. - امثال: اطیش من ذباب. اطیش من عِفر. اطیش من فراشه. (یادداشت مؤلف) ، جَمعِ واژۀ ظَرِب، سنگ برآمدۀ تیزاطراف یا کوه پست گسترده... (از متن اللغه) ، اظراب لجام، گره هایی است که در کناره های آهن لگام است. (از اقرب الموارد). گره هایی در اطراف آهن لگام. (از متن اللغه)
سخت گیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج). بطّاش : به ترانۀ... نواپرداز گشته بطیش و بطش، بطیش، نطش سریع آغاز کردند... (درۀ نادره چ 1341 هجری شمسی انجمن آثار ملی ص 430).
سخت گیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج). بَطّاش ْ: به ترانۀ... نواپرداز گشته بطَیش ْ و بَطْش، بَطیش، نَطْش سریع آغاز کردند... (درۀ نادره چ 1341 هجری شمسی انجمن آثار ملی ص 430).
زمین را شخم کردن و نا کشته گذاشتن استراحت دادن زمین تا دوباره نیروی باروری خود را باز یابد، زمینی که یک سال نکارند تا قوت گیرد زمین نوبتی. یا دو آیش. آیش کردن زمین یک سال در میان. یا سه یا سه آیش. آیش کردن زمین دو سال در میان، تقسیم کردن زمینهای ده بسه قسمت و هر سال یکی ازین سه قسمت را نا کشته گذاشتن
زمین را شخم کردن و نا کشته گذاشتن استراحت دادن زمین تا دوباره نیروی باروری خود را باز یابد، زمینی که یک سال نکارند تا قوت گیرد زمین نوبتی. یا دو آیش. آیش کردن زمین یک سال در میان. یا سه یا سه آیش. آیش کردن زمین دو سال در میان، تقسیم کردن زمینهای ده بسه قسمت و هر سال یکی ازین سه قسمت را نا کشته گذاشتن