جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با طیاش

طیاش

طیاش
سبکسر، سبکبال مرد سبک سبکسر، آنکه اراده ثابت ندارد و سرگردان باشد
فرهنگ لغت هوشیار

طیاش

طیاش
مرد سبک. (منتهی الارب) (آنندراج). سرسبک. (زمخشری) (مهذب الاسماء). سبک. (منتخب اللغات) ، آنکه آهنگ مختلف دارد و بر یک اراده نرود. (منتهی الارب) (آنندراج). آنکه قصد یک چیز نداشته باشد و سرگردان و حیران باشد. (منتخب اللغات). آنکه بیک سوی قصد نکند از سبکی
لغت نامه دهخدا

عیاش

عیاش
بسیار عیش کننده، نیکوحال، بسیار خوش گذران، اهل عیش و نوش
عیاش
فرهنگ فارسی عمید

طیان

طیان
کسی که کارش گل کاری یا گچ مالیدن به دیوار است، بنّا، گل کار
طیان
فرهنگ فارسی عمید

طیان

طیان
راز گلکار لاد گر، گرسنه: مرد نادرست نویسی تیان دیگ بزرگ، یاس دشتی از گیاهان مرد گرسنه، گلگر گلکار بنا
فرهنگ لغت هوشیار