شهرکی به صعید اعلی، فراز قوص و فرود اسوان دارای مناظر و بستانها، آن را امیر درباس الکردی معروف به احول، به روزگار الملک الناصر صلاح الدین یوسف بن ایوب بساخته است. (معجم البلدان)
شهرکی به صعید اعلی، فرازِ قوص و فرودِ اسوان دارای مناظر و بستانها، آن را امیر درباس الکردی معروف به احول، به روزگار الملک الناصر صلاح الدین یوسف بن ایوب بساخته است. (معجم البلدان)
کوه. (منتهی الارب). کوه بزرگ. (منتهی الارب) (دهار) (منتخب اللغات) (مهذب الاسماء). کوه کلان. (غیاث). ج، اطواد، طوده: اگرچه در رزانت وقار طود اسم بود لطمۀ موج خشم او از بحر خضم حکایت میکرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 369) ، ریگ تودۀ بلندبرآمده. (منتهی الارب). تودۀ بلند از ریگ. (منتخب اللغات). - ابن الطود، خرسنگ که از کوه برافتد. (منتهی الارب)
کوه. (منتهی الارب). کوه بزرگ. (منتهی الارب) (دهار) (منتخب اللغات) (مهذب الاسماء). کوه کلان. (غیاث). ج، اطواد، طوده: اگرچه در رزانت وقار طود اسم بود لطمۀ موج خشم او از بحر خضم حکایت میکرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 369) ، ریگ تودۀ بلندبرآمده. (منتهی الارب). تودۀ بلند از ریگ. (منتخب اللغات). - ابن الطود، خرسنگ که از کوه برافتد. (منتهی الارب)
نهر بسیار بزرگی که به دریا می ریزد، شط سرود، نغمه، آرشه، تار و رشته ای که بر روی ساز کشیده می شود، ساز فرزند پسر یا دختر، برای مثال زهی دولت مادر روزگار / که رودی چنین پرورد در کنار (سعدی۱ - ۴۰)، خواهی که بر نخیزدت از دیده رود خون / دل در وفای صحبت «رود» کسان مبند (حافظ - ۳۶۲) لخت، برهنه، مرغ پرکنده، گوسفند پوست کنده رود زدن: ساز زدن
نهر بسیار بزرگی که به دریا می ریزد، شط سرود، نغمه، آرشه، تار و رشته ای که بر روی ساز کشیده می شود، ساز فرزند پسر یا دختر، برای مِثال زهی دولت مادر روزگار / که رودی چنین پرورد در کنار (سعدی۱ - ۴۰)، خواهی که بر نخیزدت از دیده رود خون / دل در وفای صحبت «رود» کسان مبند (حافظ - ۳۶۲) لخت، برهنه، مرغ پَرکَنده، گوسفند پوست کنده رود زدن: ساز زدن
ده کوچکیست از دهستان سنگان بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان در 55 هزارگزی جنوب میرجاوه کنار راه فرعی میرجاوه به خاش با 45 تن سکنه، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
ده کوچکیست از دهستان سنگان بخش میرجاوۀ شهرستان زاهدان در 55 هزارگزی جنوب میرجاوه کنار راه فرعی میرجاوه به خاش با 45 تن سکنه، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
درشت و دشوار از هر چیزی. (منتهی الارب). شدید شاق. (اقرب الموارد) ، سیر شتاب با مشقت. (منتهی الارب). سیرسریع. (اقرب الموارد) ، راه روشن که در آن به هرجا که خواهد رود. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مرد نجیب و نیکو. (منتهی الارب). مرد نجیب. (اقرب الموارد) ، دراز از کوه و روزها. (منتهی الارب). دراز از جبال و ایام. (از اقرب الموارد) ، نیزۀ تیز. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، سال تمام و کامل. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). عطیّد. رجوع به عطید شود
درشت و دشوار از هر چیزی. (منتهی الارب). شدید شاق. (اقرب الموارد) ، سیر شتاب با مشقت. (منتهی الارب). سیرسریع. (اقرب الموارد) ، راه روشن که در آن به هرجا که خواهد رود. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مرد نجیب و نیکو. (منتهی الارب). مرد نجیب. (اقرب الموارد) ، دراز از کوه و روزها. (منتهی الارب). دراز از جبال و ایام. (از اقرب الموارد) ، نیزۀ تیز. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، سال تمام و کامل. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). عَطَیَّد. رجوع به عطید شود
نفع و فایده، حاصل و منفعت اکسیدی که از ترکیب اکسیژن با سودیوم حاصل میشود، جسمی است سفید و جامد و جاذب الرطوبه و محرق که در آب بمقدار زیاد حل میشود و در بیشتر خواص شبیه پتاسیم میباشد و آنرا سودسوزان هم میگویند
نفع و فایده، حاصل و منفعت اکسیدی که از ترکیب اکسیژن با سودیوم حاصل میشود، جسمی است سفید و جامد و جاذب الرطوبه و محرق که در آب بمقدار زیاد حل میشود و در بیشتر خواص شبیه پتاسیم میباشد و آنرا سودسوزان هم میگویند
گیاهی است از تیره چتریان که یک ساله است و ار تفاعش بین 30 سانتیمتر تا یک متر متغیر است. این گیاه در اکثر نقاط آسیا (از جمله ایران) و اروپای جنوبی و افریقا به طور خود رو می روید و غالبا کشت نیز میشود ریشه اش راست و مخروطی مایل به سفید و ساقه اش استوانه یی بی کرک و دارای خطوط طولی است. و در محل گره ها کمی فرو رفتگی دارد. برگهایش متناوب و دارای بریدگی های بسیار و بی کرک و گلهایش کوچک و زرد رنگند. است. میوه شوید کمی مسطح و دو فندقه ای است. میوه شوید دارای اثر محرک است. به علاوه باد شکن و مقوی معده و در ازدیاد شیر موثر است. از این میوه اسانسی استخراج میکنند شبت شود شبث سذاب البر رازیانج کاذب دره رزنه کاذب و الان کوچک
گیاهی است از تیره چتریان که یک ساله است و ار تفاعش بین 30 سانتیمتر تا یک متر متغیر است. این گیاه در اکثر نقاط آسیا (از جمله ایران) و اروپای جنوبی و افریقا به طور خود رو می روید و غالبا کشت نیز میشود ریشه اش راست و مخروطی مایل به سفید و ساقه اش استوانه یی بی کرک و دارای خطوط طولی است. و در محل گره ها کمی فرو رفتگی دارد. برگهایش متناوب و دارای بریدگی های بسیار و بی کرک و گلهایش کوچک و زرد رنگند. است. میوه شوید کمی مسطح و دو فندقه ای است. میوه شوید دارای اثر محرک است. به علاوه باد شکن و مقوی معده و در ازدیاد شیر موثر است. از این میوه اسانسی استخراج میکنند شبت شود شبث سذاب البر رازیانج کاذب دره رزنه کاذب و الان کوچک
درختی از تیره گزنه ها که خود دسته ای جداگانه را تشکیل میدهد. گلهایش منفرد الجنس است که گاهی برروی یک پایه هم گلهای نر موجود است و هم گلهای ماده و زمانی گلهای نر و ماده برروی دو پایه قرار دارند. گل آذینش سنبله یی و میوه آن بصورت شفتهای کوچک مرکبی است که پهلوی هم قرار گیرند، میوه درخت مذکور. یا توت سیاه. گونه ای توت که میوه اش قرمزتیره مایل بسیاه است و کاملاشبیه شاه توت است ولی بر خلاف آن میوه اش شیرین و تا حدی لزج است. شاخه های جوان این درخت مانند شاخه های بید مجنون بسوی زمین برمیگردد و شکل چتر زیبایی می یابد توت مجنون. یا توت فرنگی. یا توت مجنون
درختی از تیره گزنه ها که خود دسته ای جداگانه را تشکیل میدهد. گلهایش منفرد الجنس است که گاهی برروی یک پایه هم گلهای نر موجود است و هم گلهای ماده و زمانی گلهای نر و ماده برروی دو پایه قرار دارند. گل آذینش سنبله یی و میوه آن بصورت شفتهای کوچک مرکبی است که پهلوی هم قرار گیرند، میوه درخت مذکور. یا توت سیاه. گونه ای توت که میوه اش قرمزتیره مایل بسیاه است و کاملاشبیه شاه توت است ولی بر خلاف آن میوه اش شیرین و تا حدی لزج است. شاخه های جوان این درخت مانند شاخه های بید مجنون بسوی زمین برمیگردد و شکل چتر زیبایی می یابد توت مجنون. یا توت فرنگی. یا توت مجنون