جدول جو
جدول جو

معنی طروف - جستجوی لغت در جدول جو

طروف
(طُ)
جمع واژۀ طرف
لغت نامه دهخدا
طروف
جمع طرف، بنگرید به طرف
تصویری از طروف
تصویر طروف
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طروق
تصویر طروق
وارد شدن به شب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صروف
تصویر صروف
حوادث، گردش های روزگار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طروق
تصویر طروق
سالک، آنکه راهی در پیش گیرد و در آن راه برود، رونده، پیرو، پارسا، زاهد، در تصوف آنکه با ارشاد مرشد و پیرو در راه خدا سیر کند و مراحل تهذیب نفس و مراتب سیر و سلوک را بپیماید. سالکان را اهل سلوک و اهل طریقت نیز می گویند، عارف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظروف
تصویر ظروف
ظریف ها، نکته سنج ها، خوش طبع ها، کنایه از شیرین گفتارها، لطیفه گوها، کنایه از زیباها، خوشگل ها، خوش هیکل ها، دارای ظرافت ها، جمع واژۀ ظریف
ظرف ها، وسیله های مقعر و فرورفته که برای پختن و خوردن غذا و نگهداری برخی چیزها کاربرد دارد مانند بشقاب، لیوان، قابلمه و ماهی تابه، جمع واژۀ ظرف
ظروف مرتبطه: در علم فیزیک ظروفی که توسط مجرایی به همدیگر متصل باشند به طوری که هرگاه در یکی از آن ها مایعی بریزند به ظرف های دیگر هم داخل شود و در همۀ آن ها به یک سطح افقی قرار گیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طریف
تصویر طریف
غریب، نادر، شگفت، نو، تازه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حروف
تصویر حروف
حرفها، جمع واژۀ حرف
حروف روادف: حروف ث، خ، ذ، ض، ظ، غ (ثخذ و ضظغ) که در آخر حروف ابجد قرار دارند
حروف صفیر: حروف ز، س، ص
حروف عالیات: در تصوف موجودات یا شئون ذاتی موجود در غیب الغیوب مانند درخت در هسته، برای مثال ما جمله حروف عالیاتیم مدام / پنهان ز همه به غیب ذاتیم مدام ی هرچند کتاب عالمی بنوشتیم / پوشیده ز لوح کائناتیم مدام (شاه نعمت الله ولی - لغتنامه - ۸۱۵)
حروف عله: «و»، «ا» و «ی»
حروف معجم: مقابل حروف مهمله، حروف هجائیه، حروف نقطه دار مانند ب، ت، ث
حروف مهمله: مقابل حروف معجم، حروف بی نقطه مانند ا، ح، د، ر، س
حروف هجا: نشانه هایی که کلمات با آن نوشته می شود، از الف تا یا، الفبا
حروف تهجی: نشانه هایی که کلمات با آن نوشته می شود، از الف تا یا، الفبا، حروف هجا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طروب
تصویر طروب
بسیار خوشحال، نشاط آور
فرهنگ فارسی عمید
به یونانی دردی خمر است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به طروکس شود
لغت نامه دهخدا
(خُ)
تیزرونده برفتار عنق. (منتهی الارب) (از تاج العروس) ، شتر نر فراخ گام نهنده. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا
(غِ رَ)
نیکوصورت. (منتهی الارب). حسن. (اقرب الموارد) ، جوان زیرک و دانا. (منتهی الارب). الشاب الظریف. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(غُ)
نیکوصورت. (منتهی الارب). حسن. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
مطروف العین، آن که چشم بر یک کس ندارد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). آن که چشم بر یک کس و یک چیز ندارد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ظروف
تصویر ظروف
جمع ظرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طراف
تصویر طراف
خیمه چرمین، شرف، مجد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طروح
تصویر طروح
افکننده، دور دست، خرمای خوشه دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عروف
تصویر عروف
عارف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غروف
تصویر غروف
چاه پر آب، دول کلان دول آب بردار
فرهنگ لغت هوشیار
جمع طرب، شادی ها مرد بسیار طرب آن که پیوسته شاد بود، جمع طرب شادی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طروس
تصویر طروس
جمع طرس، بنگرید به طرس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طروق
تصویر طروق
راهرو، سالک
فرهنگ لغت هوشیار
جمع صرف، گردش های روزگار جمع صرف حوادث نوایب. یا صروف دهر. گردشهای روزگار حوادث دنیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سروف
تصویر سروف
سخت و بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خروف
تصویر خروف
بره نر گوسفند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حروف
تصویر حروف
علاماتی که الفبا را تشکیل داده و کلمات از آنها ترکیب می شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طریف
تصویر طریف
مال نو، نادر، شگفت، نوزاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حروف
تصویر حروف
((حُ))
جمع حرف، حرف ها، هر یک از قطعه های ریخته گری یا شکل های ترسیمی که در حروفچینی یا ماشین نویسی به کار رود، الفبا نشانه هایی که واژه های یک زبان به وسیله آن ها نوشته می شود، ایتالیک نوعی حروف چاپی لاتینی و یونانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طریف
تصویر طریف
((طَ))
نو، تازه، غریب، نادر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طروق
تصویر طروق
((طَ))
راهرو، سالک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طروب
تصویر طروب
((طُ))
جمع طرب، شادی ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طروب
تصویر طروب
((طَ))
مرد بسیار طرب، آن که پیوسته شاد بود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طراف
تصویر طراف
((طِ))
خرگاه ادیم، خیمه چرمین، جمع طرف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظروف
تصویر ظروف
((ظُ))
جمع ظریف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظروف
تصویر ظروف
جمع ظرف، آوندها
فرهنگ فارسی معین