جدول جو
جدول جو

معنی طامعه - جستجوی لغت در جدول جو

طامعه
طمع کاری
تصویری از طامعه
تصویر طامعه
فرهنگ فارسی عمید
طامعه
(مِ عَ)
تأنیث طامع. در فارسی به معنی آز به کار رفته است: ملاح را قوت طامعه بحرکت درآمد. (گلستان)
لغت نامه دهخدا
طامعه
مونث طامع. یا قوت (قوه) طامعه. طمع آز
تصویری از طامعه
تصویر طامعه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سامعه
تصویر سامعه
سامع، شنوا، کنایه از قوه یا آلت شنوایی، گوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
مفرد واژۀ جوامع، گروهی از مردم که با هم وجه اشتراک داشته باشند و در سرزمینی واحد زندگی کنند، نهادی که به وسیلۀ مؤسسات، افراد و کشورها برای اهداف ویژ ای تشکیل می شود مثلاً جامعۀ دانشجویان
جامعۀ روحانیت: گروه پیشوایان دینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لامعه
تصویر لامعه
لامع، درخشان، درخشنده، تابان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طماعه
تصویر طماعه
آزمندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طالعه
تصویر طالعه
مونث طالع
فرهنگ لغت هوشیار
لامعه در فارسی مونث لامع و جاندانه جاندانه کودک، شاخک در خرفستران مونث لامع جمع لوامع، جان دانه کودک یا فوخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خامعه
تصویر خامعه
کفتار از جانوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
جمع کننده، گرد آورنده
فرهنگ لغت هوشیار
مونث سامع شنوایی، گوش (اسم مونث) گوش، یکی از حواس ظاهر که به واسطه آن اصوات شنیده شود، قوه شنوایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
((مِ عِ))
گروه مردم یک شهر، کشور، جهان یا صنفی از مردم مانند جامعه بشریت، سیاه پوستان، هنری، و
جامعه مدنی: جامعه ای که بر مبنای خواست آزادانه و آگاهانه اکثریت مردم در شکل گیری حکومت و رعایت حقوق بشر و قانون مندانه اداره می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سامعه
تصویر سامعه
((مِ عِ یا عَ))
گوش، قوه شنوایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
انجمن، توداک، هازه، چبیره، همبود، همبود گاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
Community, Society
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
communauté, société
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
ชุมชน , สังคม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
jamii
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
공동체 , 사회
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
コミュニティ , 社会
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
קהילה , חֶברָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
समुदाय , समाज
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
komunitas, masyarakat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
Gemeinschaft, Gesellschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
gemeenschap, samenleving
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
comunidad, sociedad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
comunità, società
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
comunidade, sociedade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
社区 , 社会
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
społeczność, społeczeństwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
спільнота , суспільство
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
сообщество , общество
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جامعه
تصویر جامعه
সমাজ
دیکشنری فارسی به بنگالی