پیمان، قرارداد، قول و قرار، روزگار، زمان، به عهده گرفتن، ضمان، فرمان مکتوب پادشاه برای فرمانروایان ولایات، منشور عهدنامه: پیمان نامه عهد بستن: پیمان بستن، پذیرفتن کاری یا شرطی عهد جدید: اسفار مقدسه که بعد از مسیح نوشته شده، انجیل عهد شباب: روزگار جوانی عهد قدیم: اسفار مقدسه که قبل از مسیح نوشته شده، تورات عهد کردن: شرط کردن، پذیرفتن کاری یا شرطی، پیمان بستن
پیمان، قرارداد، قول و قرار، روزگار، زمان، به عهده گرفتن، ضمان، فرمان مکتوب پادشاه برای فرمانروایان ولایات، منشور عَهدنامه: پیمان نامه عَهد بستن: پیمان بستن، پذیرفتن کاری یا شرطی عَهد جدید: اسفار مقدسه که بعد از مسیح نوشته شده، انجیل عَهد شباب: روزگار جوانی عَهد قدیم: اسفار مقدسه که قبل از مسیح نوشته شده، تورات عَهد کردن: شرط کردن، پذیرفتن کاری یا شرطی، پیمان بستن
ض حرف هیجدهم از الفبای فارسی و حرف پانزدهم از الفبای عربی و یکی از حروف صامت. عدد آن در حساب جمل 800 است. نام آن ضاد ضاد منقوطه و ضاد معجمه است. این حرف در لغات فارسی نیست و در عربی با گذاشتن پهلوی راست زبان به کناره داخلی دندانهای آسیا و دمیدن نفس تلفظ شود ولی در فارسی مانند ز تلفظ گردد و آن را به صورتهای ذیل نویسند: ض ض مانند: قرض بعض ضابطه مضبوط
ض حرف هیجدهم از الفبای فارسی و حرف پانزدهم از الفبای عربی و یکی از حروف صامت. عدد آن در حساب جمل 800 است. نام آن ضاد ضاد منقوطه و ضاد معجمه است. این حرف در لغات فارسی نیست و در عربی با گذاشتن پهلوی راست زبان به کناره داخلی دندانهای آسیا و دمیدن نفس تلفظ شود ولی در فارسی مانند ز تلفظ گردد و آن را به صورتهای ذیل نویسند: ض ض مانند: قرض بعض ضابطه مضبوط
شناختن امری، حفظ کردن، پیمان بستن، پیمان، میثاق، روزگار، عصر، دوره، به گردن گرفتن و ملتزم شدن امری، ضمان عهد بوق: کنایه از زمان بسیار دور عهد دقیانوس: کنایه از زمان بسیار دور
شناختن امری، حفظ کردن، پیمان بستن، پیمان، میثاق، روزگار، عصر، دوره، به گردن گرفتن و ملتزم شدن امری، ضمان عهد بوق: کنایه از زمان بسیار دور عهد دقیانوس: کنایه از زمان بسیار دور