جدول جو
جدول جو

معنی عهد

عهد
پیمان، قرارداد، قول و قرار، روزگار، زمان، به عهده گرفتن، ضمان، فرمان مکتوب پادشاه برای فرمانروایان ولایات، منشور
عهدنامه: پیمان نامه
عهد بستن: پیمان بستن، پذیرفتن کاری یا شرطی
عهد جدید: اسفار مقدسه که بعد از مسیح نوشته شده، انجیل
عهد شباب: روزگار جوانی
عهد قدیم: اسفار مقدسه که قبل از مسیح نوشته شده، تورات
عهد کردن: شرط کردن، پذیرفتن کاری یا شرطی، پیمان بستن
تصویری از عهد
تصویر عهد
فرهنگ فارسی عمید