- ضرا
- زیان، خسارت، گزند، مقابل سرّاء، قحط، سختی، تنگ دستی
معنی ضرا - جستجوی لغت در جدول جو
- ضرا
- نهان شدن پنهان گشتن، نهان شدن پنهان گشتن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ضرر زدن، زیان رساندن، گزند رساندن
رها کردن باد صدادار از مقعد، ضرطه
هیزم نازک، ریزه، سست و نرم که با آن آتش روشن می کنند، هیزم افروخته
افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، توقّد، گر زدن، التهاب، تلهّب، اشتعال، گر کشیدن، اضطرام، شعله زدن
افروخته شدن آتش، زبانه کشیدن آتش، توقّد، گر زدن، التهاب، تلهّب، اشتعال، گر کشیدن، اضطرام، شعله زدن
با کسی شمشیر زدن، نبرد کردن، با هم زد و خورد کردن
بسیار زننده،، سخت زننده،، کسی که سکه ضرب می کند، زرگر
آتش گیری افروزش، فروزینه ریزه چوب، زبانه آتش
تیز گوز باد شکم تیز دهنده گوز دهنده گوزو
دندان درد
زیان رسانیدن
لگد زدن حیوانات
نبرد و ستیز کردن
سختی گزند نهان شدن، درختان انبوه، زمین نشیب نهان شدن پنهان گشتن، گزند آسیب، سختی بد حالی بد بختی تنگدستی مقابل سرا، رنجوری، قحط
تیز دهنده
نام بیت المعمور که گفته اند خانه ای است در آسمان مقابل خانۀ کعبه
مونث اخضر. توضیح درفارسی توجهی در استعمال آن بمذکر و مونث ندارند (بسان مرغزار سبز رنگ اندر شده گردش بیک ساعت ملون کرد روی گنبد خضرا) (فرخی)، سبزه، آسمان، آشکوب فوقانی عمارت، جمع خضر، گیاه سبز رنگ
سبز، برای مثال به سان مرغزار سبز رنگ اندر شده گردش / به یک ساعت ملون کرده روی گنبد خضرا (فرخی - ۱) ، سبزه زار
جایی که در آن سکه ضرب می کنند
ضرغام، شیر درنده، دلاور، شجاع، قوی
ضرّه ها، سختی ها، جمع واژۀ ضرّه
آزمند شدن، حریص شدن، خوگر شدن، معتاد شدن به چیزی
گزند رسانیدن، آسیب رساندن، صدمه زدن، گزند رساندن
ضریب ها، اعدادی که نشان دهندۀ مقدار خاصیت یا مشخصه ای است، جمع واژۀ ضریب
ضریبه ها، سرشت ها، خوی ها، عادت ها، طبیعت ها، خراج ها، جزیه ها، جمع واژۀ ضریبه
ضریبه ها، سرشت ها، خوی ها، عادت ها، طبیعت ها، خراج ها، جزیه ها، جمع واژۀ ضریبه
تضرع کردن، زاری کردن، فروتنی کردن، سست و ناتوان گردیدن، خواری و زاری
ضرّاب، بسیار زننده، سخت زننده، آنکه سکه ضرب می کند، زرگر
جمع ضریک، نابینایان بی چیزان
جمع ضره، انباغان جمع ضره همشویان