جدول جو
جدول جو

معنی ضر - جستجوی لغت در جدول جو

ضر
زیان رساندن، گزند رساندن، مقابل نفع، ضرر، زیان، تنگ دستی، سختی
تصویری از ضر
تصویر ضر
فرهنگ فارسی عمید
ضر
(ثَ)
گزند رسانیدن. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). گزند کردن. (زوزنی) (تاج المصادر) ، زن خواستن بر زن پیشین. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). صاحب منتهی الارب گوید: ضرّبفتح اول مصدر و بضم اول اسم مصدر ممکن است باشد
لغت نامه دهخدا
ضر
(ضَرر / ضُرر)
گزند. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). مضرّت، سختی. (مهذب الاسماء). بدحالی. ضرّاء، زیان. (مهذب الاسماء). خلاف نفع. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). ضرر:
ضرّ منافقانی، نفع موافقانی
این را همی بپائی وآن را همی نپائی.
فرخی.
همه پالوده نقره را مانند
نقرۀ ضرّ و نفع پالایند.
مسعودسعد.
ورنه بگذار زآنکه می گذرد
خیر چون شرّ و منفعت چون ضر.
سنائی.
حیوانی که در او نفع و ضر... باشد چگونه بی انتفاع شاید گذاشت. (کلیله و دمنه). ابوعلی آن رخنه برگرفت و از غوادی شر و غوایل ضر و نفع فارغ شد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 265).
پس سلیمان با حکیمان زآن گیا
شرح کردی نفع و ضرّش ای کیا.
مولوی.
وآنچه نپسندی بخود از نفع و ضر
بر کسی مپسند هم ای بی هنر.
مولوی.
، رجل ٌ ضرّ اضرار، مرد نیک دانا و نهایت رسا و زیرک و آزموده. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ضر
(ضُ رر)
گزند. (منتهی الارب) (منتخب اللغات) ، سختی. (منتخب اللغات) (مهذب الاسماء). بدحالی، لاغری. (منتهی الارب) (منتخب اللغات) ، نقصان. (منتخب اللغات). و نیز رجوع به ضرّ شود، جمع میان دو زن. رجوع به ضرّ شود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ضر
(ضُرر)
نام آبی است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ضر
(ضِرر / ضُرر)
جمع میان دو زن. اسم است مضاره را، یقال: تزوّج علی ضره و ضره، ای مضاره ای جمع بین امرأتین او ثلاث. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ضر
سختی، بدحالی، نقصان
تصویری از ضر
تصویر ضر
فرهنگ لغت هوشیار
ضر
((ضَ رّ))
زیان، سختی، تنگی، زیان رسانیدن
تصویری از ضر
تصویر ضر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ضرغامه
تصویر ضرغامه
(دخترانه)
مؤنث ضرغام، شیر درنده، پهلوان، دلاور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ضرغام
تصویر ضرغام
(پسرانه)
شیر درنده، پهلوان، دلاور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ضرباهنگ
تصویر ضرباهنگ
ریتم (Rhythm) یا ضرباهنگ در سینما به توالی زمانی و ساختاری فیلم اشاره دارد که بر تجربه بیننده تأثیر می گذارد. این مفهوم نه تنها به سرعت و جریان فیلم بلکه به نحوه ترکیب و ترتیب صحنه ها، صداها، و حرکات دوربین نیز مربوط می شود.
عناصر تشکیل دهنده ریتم در سینما
1. تدوین (Editing) :
- سرعت تدوین : تعداد برش ها و تغییرات در واحد زمان می تواند ریتم فیلم را تعیین کند. تدوین سریع می تواند حس هیجان و تنش ایجاد کند، در حالی که تدوین آهسته می تواند حس آرامش یا تأمل را منتقل کند.
- توالی صحنه ها : ترتیب و توالی صحنه ها می تواند به ایجاد ریتم کمک کند. ترتیب منطقی و منسجم صحنه ها می تواند جریان داستان را تقویت کند.
2. موسیقی و صدا (Sound and Music) :
- موسیقی پس زمینه : موسیقی می تواند ریتم فیلم را تحت تأثیر قرار دهد. موسیقی با ضرب آهنگ سریع می تواند حس هیجان را تقویت کند، در حالی که موسیقی آرام می تواند حس ملایم تری ایجاد کند.
- افکت های صوتی : صداهای محیطی و افکت های صوتی می توانند به تقویت ریتم فیلم کمک کنند.
3. حرکت دوربین (Camera Movement) :
- پان و تیلت : حرکت های نرم و آهسته دوربین می تواند حس آرامش و ثبات را القا کند، در حالی که حرکت های سریع و ناگهانی می تواند حس اضطراب و هیجان را ایجاد کند.
- دالی و زوم : استفاده از دالی (حرکت افقی دوربین) و زوم (تغییر فاصله کانونی) می تواند بر ریتم فیلم تأثیر بگذارد.
4. بازیگری و عملکرد (Acting and Performance) :
- سرعت و تن صدای دیالوگ ها : نحوه ادای دیالوگ ها و تغییرات در تن صدا می تواند بر ریتم فیلم تأثیرگذار باشد.
- حالات و حرکات بدنی : حرکات بدنی بازیگران می تواند به تقویت ریتم فیلم کمک کند.
کاربردهای ریتم در سینما
1. ایجاد هیجان و تنش :
- در صحنه های اکشن و مهیج، تدوین سریع و موسیقی تند می تواند حس هیجان و تنش را افزایش دهد.
2. ایجاد حس آرامش :
- در صحنه های آرام و احساسی، استفاده از تدوین آهسته و موسیقی ملایم می تواند حس آرامش و تأمل را منتقل کند.
3. تعیین تمپو و سرعت روایت :
- ریتم می تواند به تعیین سرعت کلی روایت فیلم کمک کند و تجربه بیننده از جریان داستان را شکل دهد.
مثال های عملی:
- فیلم های اکشن : فیلم های مانند `مد مکس: جاده خشم` از تدوین سریع، موسیقی پر تنش و حرکات سریع دوربین برای ایجاد ریتم پر هیجان استفاده می کنند.
- فیلم های درام : فیلم های درام مانند `درخت زندگی` از تدوین آهسته، موسیقی آرام و حرکات نرم دوربین برای ایجاد ریتمی ملایم و احساسی بهره می برند.
ریتم در سینما یکی از ابزارهای اساسی است که به کارگردانان و تدوین گران کمک می کند تا تجربه بیننده را هدایت کرده و احساسات و واکنش های مختلفی را ایجاد کنند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از ضرایر
تصویر ضرایر
ضرّه ها، سختی ها، جمع واژۀ ضرّه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرار
تصویر ضرار
ضرر زدن، زیان رساندن، گزند رساندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرب دیدن
تصویر ضرب دیدن
صدمه دیدن، آسیب دیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرب زدن
تصویر ضرب زدن
صدمه زدن، آسیب وارد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراب خانه
تصویر ضراب خانه
جایی که در آن سکه ضرب می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرب خوردگی
تصویر ضرب خوردگی
جایی که ضرب خورده، ضرب خوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرر کشیدن
تصویر ضرر کشیدن
زیان دیدن، زیان بردن، ضرر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرب المثل
تصویر ضرب المثل
مثل زدن، مثل آوردن، داستان زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرر کردن
تصویر ضرر کردن
زیان دیدن، زیان بردن، ضرر کشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراط
تصویر ضراط
رها کردن باد صدادار از مقعد، ضرطه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضراغم
تصویر ضراغم
ضرغام، شیر درنده، دلاور، شجاع، قوی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرور
تصویر ضرور
لازم، واجب، نیاز، حاجت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضربان
تصویر ضربان
ضربه های متوالی با فواصل زمانی یکسان
ضربان قلب: در علم زیست شناسی زدن قلب، تپیدن دل، تپش قلب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرب خوردن
تصویر ضرب خوردن
صدمه خوردن، آسیب دیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرب
تصویر ضرب
گمیزش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضرب المثل
تصویر ضرب المثل
گنج واژه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضرب و شتم
تصویر ضرب و شتم
لت و کوب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضربان
تصویر ضربان
تپش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضربت
تصویر ضربت
کوبش، کوبه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضربه
تصویر ضربه
برخورد، تکانه، زنش، کوبه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضرر
تصویر ضرر
زیان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضرورت
تصویر ضرورت
بایستگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضروری
تصویر ضروری
بایسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضرب کردن
تصویر ضرب کردن
بس شمردن
فرهنگ واژه فارسی سره