گرفتن و نگه داشتن، حفظ کردن، محکم کردن، نگه داری، بایگانی، تصرف کردن ضبط صوت: دستگاهی که با برق یا باتری کار می کند و به وسیلۀ آن اصوات را بر روی نوار ضبط می کنند ضبط کردن: تصرف کردن، بایگانی کردن، یادداشت کردن، حفظ کردن در ذهن ضبط و ربط: انتظام، آراستگی، نظم و ترتیب، یادداشت کردن
گرفتن و نگه داشتن، حفظ کردن، محکم کردن، نگه داری، بایگانی، تصرف کردن ضَبط صوت: دستگاهی که با برق یا باتری کار می کند و به وسیلۀ آن اصوات را بر روی نوار ضبط می کنند ضَبط کردن: تصرف کردن، بایگانی کردن، یادداشت کردن، حفظ کردن در ذهن ضَبط و ربط: انتظام، آراستگی، نظم و ترتیب، یادداشت کردن
شیشۀ استوانه شکل و دهان تنگ برای نوشابه یا مایع دیگر، بطری یکی از نقش های نامطلوب و بد در قاپ بازی بطر آوردن: در قمار ورق بد آوردن که باعث باخت شود، بد آوردن
شیشۀ استوانه شکل و دهان تنگ برای نوشابه یا مایع دیگر، بُطری یکی از نقش های نامطلوب و بد در قاپ بازی بطر آوردن: در قمار ورق بد آوردن که باعث باخت شود، بد آوردن