دهی است از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند، واقع در 37000 گزی خاور خوسف. کوهستانی و هوای آن معتدل است و 10 تن سکنه دارد. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت. راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند، واقع در 37000 گزی خاور خوسف. کوهستانی و هوای آن معتدل است و 10 تن سکنه دارد. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت. راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
صیدنه، علمی که دربارۀ گیاهان دارویی و خاصیت آن ها بحث می کند، گیاه شناسی، فروش عطر، دارو و گیاهان دارویی، داروفروشی، عطاری، کتاب داروشناسی، صیدنه در عربی
صیدنه، علمی که دربارۀ گیاهان دارویی و خاصیت آن ها بحث می کند، گیاه شناسی، فروش عطر، دارو و گیاهان دارویی، داروفروشی، عطاری، کتاب داروشناسی، صَیدنَه در عربی
نامش علم الدین است و در تذکرۀ مقالات الشعراء این بیت بدو نسبت داده شده است: همچو سایه به قفا عمر سراپا گشتم به من دلشده گاهی نگه ناز نکرد. رجوع به مقالات الشعراء ص 796 شود نام دعایی است که با جملات زیر آغاز می شود: ناد علیاً مظهرالعجائب، تجده عوناً لک فی النوائب..
نامش علم الدین است و در تذکرۀ مقالات الشعراء این بیت بدو نسبت داده شده است: همچو سایه به قفا عمر سراپا گشتم به من دلشده گاهی نگه ناز نکرد. رجوع به مقالات الشعراء ص 796 شود نام دعایی است که با جملات زیر آغاز می شود: ناد علیاً مظهرالعجائب، تجده عوناً لک فی النوائب..
قریه ای است کوچک در افغانستان که بر جای خرابه های شهر تاریخی زرنگ به پا شده است. مصحح تاریخ سیستان آرد: شهر زرنگ که مرکز داستان های این کتاب (تاریخ سیستان) است حالا در نزدیک سرحد شرقی سیستان و جزو ملک افغانستان واقع است، این شهر در هجوم تیمور خراب شد و در فتنه های ازبک و هرج و مرج اواخر عهد صفویه و انقراض ملوک سیستان از عمران افتاد و امروز در محل آن شهر قریۀ کوچکی است معروف به ’نادعلی’ و در جنب آن قریه تل بزرگی است و بر فراز آن تل هنوز آثار خرابه های ارگ زرنگ بر پا و قلعه و باروی کهن آن برجاست. (حاشیۀ ص 22 تاریخ سیستان)
قریه ای است کوچک در افغانستان که بر جای خرابه های شهر تاریخی زرنگ به پا شده است. مصحح تاریخ سیستان آرد: شهر زرنگ که مرکز داستان های این کتاب (تاریخ سیستان) است حالا در نزدیک سرحد شرقی سیستان و جزو ملک افغانستان واقع است، این شهر در هجوم تیمور خراب شد و در فتنه های ازبک و هرج و مرج اواخر عهد صفویه و انقراض ملوک سیستان از عمران افتاد و امروز در محل آن شهر قریۀ کوچکی است معروف به ’نادعلی’ و در جنب آن قریه تل بزرگی است و بر فراز آن تل هنوز آثار خرابه های ارگ زرنگ بر پا و قلعه و باروی کهن آن برجاست. (حاشیۀ ص 22 تاریخ سیستان)
دهی است از دهستان قلعه حمام بخش جنت آباد شهرستان مشهد. در 30هزارگزی جنوب شرقی صالح آباد، در منطقۀ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 398 تن سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و شلغم است. شغل اهالی زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان قلعه حمام بخش جنت آباد شهرستان مشهد. در 30هزارگزی جنوب شرقی صالح آباد، در منطقۀ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 398 تن سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و شلغم است. شغل اهالی زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
از شعبات طایفۀ جاکی از تیره لیراوی، از طوایف کوه گیلویۀ ایران و گویا سابقاً مرکب از هزار خانواده بوده با طایفۀ شهرویی که شعبه ای از آن است در 1256 هجری قمری از فارس متواری شده و به طرف رامهرمز و عربستان و شوشتر رفته اند. چندی بعد ولایت فارس تیره های شیرعلی را به کوه گیلویه آورده در محل بوالفریس سکنی دادند تا بعد از چندی مجدداً به اطراف پراکنده گردیدند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ج 3 ص 89)
از شعبات طایفۀ جاکی از تیره لیراوی، از طوایف کوه گیلویۀ ایران و گویا سابقاً مرکب از هزار خانواده بوده با طایفۀ شهرویی که شعبه ای از آن است در 1256 هجری قمری از فارس متواری شده و به طرف رامهرمز و عربستان و شوشتر رفته اند. چندی بعد ولایت فارس تیره های شیرعلی را به کوه گیلویه آورده در محل بوالفریس سکنی دادند تا بعد از چندی مجدداً به اطراف پراکنده گردیدند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ج 3 ص 89)
یا شیرعلی خان لودی. مؤلف کتاب ’مرآت الخیال’ که تذکرۀ شعراست و بحثی در فنون ادبی دارد و تألیف آن به سال 1102 هجری قمریپایان یافته و به سال 1324 هجری قمری در بمبئی به سعی و اهتمام خان صاحب میرزا محمد ملک الکتاب شیرازی چاپ شده است. رجوع به مقدمه و خاتمۀ مرآت الخیال شود یا شیرعلی خان. سومین از خاندان بارکزایی (افغانستان). (جلوس 1280 هجری قمری خلع توسطانگلیسیان 1296 هجری قمری). (از فرهنگ فارسی معین) یازدهمین از خانان خوقند از حدود 1256 تا 1261 هجری قمری (یادداشت مؤلف) (از فرهنگ فارسی معین)
یا شیرعلی خان لودی. مؤلف کتاب ’مرآت الخیال’ که تذکرۀ شعراست و بحثی در فنون ادبی دارد و تألیف آن به سال 1102 هجری قمریپایان یافته و به سال 1324 هجری قمری در بمبئی به سعی و اهتمام خان صاحب میرزا محمد ملک الکتاب شیرازی چاپ شده است. رجوع به مقدمه و خاتمۀ مرآت الخیال شود یا شیرعلی خان. سومین از خاندان بارکزایی (افغانستان). (جلوس 1280 هجری قمری خلع توسطانگلیسیان 1296 هجری قمری). (از فرهنگ فارسی معین) یازدهمین از خانان خوقند از حدود 1256 تا 1261 هجری قمری (یادداشت مؤلف) (از فرهنگ فارسی معین)
خواجه پیرعلی، از ترکمانان معاصر میرزا عمر شیخ بن امیر تیمور. وی در تبریز بقتل رسیده است. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 562) ابن خواجه محمد بایزید (خواجه...، ، از معاصران میرزا بایسنقر. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 596) آق قوینلو. برادر بهاءالدین قراعثمان مؤسس سلسلۀ آق قوینلو. (از سعدی تا جامی ص 444)
خواجه پیرعلی، از ترکمانان معاصر میرزا عمر شیخ بن امیر تیمور. وی در تبریز بقتل رسیده است. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 562) ابن خواجه محمد بایزید (خواجه...، ، از معاصران میرزا بایسنقر. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 596) آق قوینلو. برادر بهاءالدین قراعثمان مؤسس سلسلۀ آق قوینلو. (از سعدی تا جامی ص 444)
دهی از دهستان دول بخش حومه شهرستان ارومیه. واقع در 35هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و پانصدگزی باختر شوسۀارومیه به مهاباد. جلگه، معتدل، مالاریائی. دارای 62تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات و توتون. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی جوراب بافی و راه آن ارابه رو است. تابستان از شوسۀ مهاباد میتوان اتومبیل برد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان دول بخش حومه شهرستان ارومیه. واقع در 35هزارگزی جنوب خاوری ارومیه و پانصدگزی باختر شوسۀارومیه به مهاباد. جلگه، معتدل، مالاریائی. دارای 62تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه. محصول آنجا غلات و توتون. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی جوراب بافی و راه آن ارابه رو است. تابستان از شوسۀ مهاباد میتوان اتومبیل برد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
این ترکیب در عرف فارسی زبانان در موارد مختلف بکار رود: هنگامیکه دو آشنا بیکدیگر رسند و از دیدار هم خوشحال شوند. یایاعلی گفتن، باب دوستی باکسی گشودن، هنگامیکه دسته جمعی بخواهند چیز سنگینی را از جا حرکت دهند. یا یا علی کردن، نام علی را گفتن و از او مدد خواستن
این ترکیب در عرف فارسی زبانان در موارد مختلف بکار رود: هنگامیکه دو آشنا بیکدیگر رسند و از دیدار هم خوشحال شوند. یایاعلی گفتن، باب دوستی باکسی گشودن، هنگامیکه دسته جمعی بخواهند چیز سنگینی را از جا حرکت دهند. یا یا علی کردن، نام علی را گفتن و از او مدد خواستن