جدول جو
جدول جو

معنی صوم - جستجوی لغت در جدول جو

صوم
روزه گرفتن، روزه
تصویری از صوم
تصویر صوم
فرهنگ فارسی عمید
صوم
(صُوْ وَ)
جمع واژۀ صائم. رجوع بصائم شود
لغت نامه دهخدا
صوم
باز ایستادن از خوردن، روزه داشتن
تصویری از صوم
تصویر صوم
فرهنگ لغت هوشیار
صوم
((صَ))
روزه گرفتن، روزه
تصویری از صوم
تصویر صوم
فرهنگ فارسی معین
صوم
روزه، روزه داری
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خصوم
تصویر خصوم
مخاصم، دشمن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صوم العذارا
تصویر صوم العذارا
روزۀ سه روزۀ مسیحیان که از دوشنبۀ بعد از عید تجلی آغاز می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صومعه دار
تصویر صومعه دار
راهب، زاهد، برای مثال نقدها را بود آیا که عیاری گیرند / تا همه صومعه داران پی کاری گیرند (حافظ - ۳۷۶)
صومعه داران فلک: کنایه از ملائکه، فرشتگان
فرهنگ فارسی عمید
کوه یا مکان مرتفعی که راهب یا عابد جهت عبادت در آن جا به سر می برد، عبادتگاه راهب در بالای کوه، خانقاه، برای مثال صوفی از صومعه گو خیمه بزن در گلزار / که نه وقت است که در خانه نشینی بیکار (سعدی۲ - ۶۴۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صومعه داران فلک
تصویر صومعه داران فلک
کنایه از ملائکه، فرشتگان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خصوم
تصویر خصوم
خصم ها، دشمنان، جمع واژۀ خصم
فرهنگ فارسی عمید
(صَ ؟)
موضعی است. (معجم البلدان) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
ریشه. (منتهی الارب) ، اصلها و دهنه های وادی، جمع واژۀ خصم. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد) : آنچه شیر برای تو می سگالد، از این معانی که بشمردی چون تضریب خصوم نیست. (کلیله و دمنه). بر تراکم حوادث و تزاحم افواج خصوم و تلاطم امواج هموم تغافل و تخاذل پیشه ساخت. (ترجمه تاریخ یمینی)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
تیزدهنده. گوززننده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اَصْ وَ)
پرروزه تر. آنکه بیش از دیگران روزه گیرد: و کان اعبدنا و اصومنا و افضلنا الاوسط. (صفهالصفوه ج 3 ص 19)
لغت نامه دهخدا
(صَ)
ماهی هائی که گوشت آنها برنگ گوشت ماهی آزاد است. (دزی)
لغت نامه دهخدا
(صَ مَ)
درخت ریحان کوهی. (منتهی الارب). مصحف ضومر است. رجوع به ضومر و بادروج شود
لغت نامه دهخدا
(صَ مَ)
گنبد. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(صَ مَ)
درختی است به عالیه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ مَ)
واحد صوم است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از صومان
تصویر صومان
روزه دراز آن که روزه های دراز گیرد
فرهنگ لغت هوشیار
کاز نیایشگاه ترسایان گوشه کنج عبادتگاه راهب (ترسایان و جز آنان) در بالای کوه و تپه دیر، خانقاه، جمع صوامع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صومعه نشین
تصویر صومعه نشین
زاهدی که در صومعه بسر برد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صومله
تصویر صومله
خشک پوستی
فرهنگ لغت هوشیار
صوم العذراء: روزه مریم روزه ترسایان است روزه مسیحیان که از دوشنبه بعد از عید تجلی آغاز می شود و سه روز طول کشد (در فارسی مخصوصا در قوانی اشعار صوم العذار را نویسند) : به خمسین وبه دنح ولیله الفطر بعیدالهیکل وصوم العذارا. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صوم مریم
تصویر صوم مریم
صوم العذراء: روزه مریم روزه سخن سخن نگفتن با کسی سراسر روز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صومعه
تصویر صومعه
عبادت خانه ترسایان و نصاری که سرآن بلند و باریک سازند، جای عبادت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صومعگی
تصویر صومعگی
صومعه نشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خصوم
تصویر خصوم
ریشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صومعه دار
تصویر صومعه دار
زاهد، راهب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صومر
تصویر صومر
باد روگ (ریحان کوهی) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صومل
تصویر صومل
گاوه از گیاهان از تیره گاو زبان ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صومعه
تصویر صومعه
((صَ مَ عَ یا عِ))
عبادتگاه راهب در بالای کوه، دیر، خانقاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خصوم
تصویر خصوم
((خُ))
جمع خصم، دشمنان، پیکارجویان، منازعان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خصوم
تصویر خصوم
((خَ))
دشمن، منازع
فرهنگ فارسی معین