جدول جو
جدول جو

معنی صهبانی - جستجوی لغت در جدول جو

صهبانی
(صُ)
منسوب است به صهبان که بطنی است از نخع. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شهبانو
تصویر شهبانو
(دخترانه)
شاه بانو ملکه، همسر شاه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صابونی
تصویر صابونی
چیزی که به کف صابون آغشته شده است، صابون ساز، صابون فروش، در علم زیست شناسی ویژگی هر یک از گیاهانی که مانند صابون خاصیت پاک کنندگی دارند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
مربوط به شهوت، شهوت انگیز، پرشهوت، نشان دهندۀ شهوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهرانی
تصویر تهرانی
از مردم تهران، مربوط به تهران، تهیه شده در تهران
فرهنگ فارسی عمید
(ذُ)
منسوب به ذهبانه بطنی از حضر موت. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
نگهبانی ده. کدخدایی. رجوع به دهبان شود
لغت نامه دهخدا
(صَ)
سیدعبدالباقی. از شعرای هندوستان است، در خدمت شاه جهان و عالمگیر بوده. او راست:
خود مست و غمزه مست و دو چشم از خمار مست
یک ناتوان چه چاره کند با سه چار مست.
(از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(صُ)
ابن سعد بن مالک. از مردم نخع و از قحطانیان است. کمیل بن زیاد از فرزندان اوست. (الاعلام زرکلی ص 436)
لغت نامه دهخدا
شهربانو ملکه. توضیح طبق فرمان محمد رضا شاه پهلوی (1340 ه. ش) ملکه ایران بلقب فوق خوانده شد
فرهنگ لغت هوشیار
ورنران منسوب به شهوت آن چه از روی شهوت صورت گیرد، صاحب شهوت دارای شهوت آرزومند. یا قوه شهوانی. قوه شهوت قوه شهویه مقابل قوه غضبانی
فرهنگ لغت هوشیار
اداره ایست که وظیفه آن حفظ امنیت شهر و استقرار نظم و تعقیب بزهکاران است و آن تابع وزارت کشور است نظمیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صمدانی
تصویر صمدانی
برینیک مینوی خدایی منسوب به صمد ربانی الهی: عارف صمدانی
فرهنگ لغت هوشیار
برهو ساز، پانیذه گونه ای شیرینی منسوبه به صابون، صابون فروش، سازنده صابون، پاکیزه شسته صابون زده، شیرینیی است که از شکر سفید سازند، نوعی زمرد تیره به رنگ صابون، گیاهی است پایا از تیره میخکها که ارتفاعش بین 40 تا 80 سانتیمتر است. ساقه اش راست و برگهایش بزرگ و متقابل و دارای رنگ سبز زیبا است. گلهایش برگ و معطر و معمولا گلی رنگ (گاهی سفید) و شامل 5 کاسبرگ به هم پیوسته و 5 گلبرگ جدا و 10 پرچم است. میوه اش کپسولی است و دانه هایش قرمز رنگند. این گیاه در اماکن مرطوب و گودالها و اراضی نمناک می روید. قسمت مورد استفاده اش برگ و ریشه است. برگ و ساقه صابونی دارای لعاب مخصوصی است که در آب کف می کند (علت وجه تسمیه)، ریشه و ساقه زیرزمینی این گیاه در تداوی به عنوان معرق و مدر و تصفیه کننده خون استعمال می شود. و در روماتیسم مزمن نیز سابقا آن را به کار می بردند. ریشه آن دارای یک ساپونین و صمغ و مقداری رزین است غاسول صابونیه عرق الحلاوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سگبانی
تصویر سگبانی
نگهبانی و حفاظت سگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صنعانی
تصویر صنعانی
منسوب به صنعا از مردم صنعا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهبازی
تصویر شهبازی
حالت و کیفیت شاهباز، چیره دستی تسلط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابانی
تصویر تابانی
درخشانی تلا لو، لغزندگی نسویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهبانی
تصویر دهبانی
نگهبانی ده، کدخدائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهبانیت
تصویر رهبانیت
گوشه نشینی و ترک دنیا و چشم پوشی از لذتهای آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلبانی
تصویر بلبانی
سه چنگی سازنده بلبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دژبانی
تصویر دژبانی
نگاهبانی دژ، پاسبانی دژ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دربانی
تصویر دربانی
شغل ومنصب دربان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهگانی
تصویر دهگانی
عمل و شغل دهقان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهقانی
تصویر دهقانی
دهگانی کشاورزی عمل و شغل دهقان
فرهنگ لغت هوشیار
دباشی: دهبان کسی که بر ده سرباز فرمان میراند فرمانده ده سرباز، سر دسته ده فراش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رهبانیه
تصویر رهبانیه
هیرسایی
فرهنگ لغت هوشیار
بخشی کوچکی از سازمان ارتش که وظیفه مراقبت از اعمال افسران و سربازان را به عهده دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دژبانی
تصویر دژبانی
نگاهبانی دژ، کوتوالی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دهباشی
تصویر دهباشی
((دَ))
فرمانده ده سرباز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رهبانیت
تصویر رهبانیت
((رَیا رُ یَّ))
طریقه راهبان، گوشه نشینی و ترک دنیا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهوانی
تصویر شهوانی
آن چه که از روی شهوت باشد، آرزومند
فرهنگ فارسی معین
اداره ای که وظیفه آن حفظ امنیت شهر و استقرار نظم و تعقیب بزهکاران است و آن تابع وزارت کشور است، نظمیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهبانو
تصویر شهبانو
ملکه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شهربانی
تصویر شهربانی
پلیس
فرهنگ واژه فارسی سره