دریدن و شکافتن صف لشکر در جنگ، کنایه از دلیری، برای مثال سروری بی بلا به سر نشود / صفدری بی مصاف برناید (خاقانی - ۸۶۲)دریدن و شکافتن صف لشکر در جنگ، کنایه از دلیری، برای مِثال سَروری بی بلا به سر نشود / صفدری بی مصاف برناید (خاقانی - ۸۶۲)
مربوط به سینه، در علم زیست شناسی نوعی برنج مرغوب ایرانی، در موسیقی گوشه ای در آواز افشاریمربوط به سینه، در علم زیست شناسی نوعی برنج مرغوب ایرانی، در موسیقی گوشه ای در آواز افشاری