- صفاهان
- پارسی تازی گشته سپاهان نام پرده ای از خنیا که در پایان شب سرایند اصفهان، پرده ای است از موسیقی قدیم که آن را در آخر شب می سرودند
معنی صفاهان - جستجوی لغت در جدول جو
- صفاهان
- سپاهان، اسم شهر اصفهان، یکی از نواهای موسیقی قدیم
![تصویری از صفاهان](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/2/0/8/mon-0020809.jpg)
- صفاهان
- اصفهان،
برای مثال ور پردۀ عشاق صفاهان و حجاز است / از حنجرۀ مطرب مکروه نزیبد (سعدی - ۹۵ حاشیه)
![تصویری از صفاهان](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/0/0/3/amd-0000304.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پارسی تازی شده اسپهان سپاهان ز آذربایگان وری و گیلان ز خوزستان و استخر و سپاهان (ویس و رامین)
پارسی تازی شده اسپهان سپاهان اصفهان، مقامی از دوازده مقام موسیقی اصفهانک
![تصویری از صفاناز](https://jadvaljoo.ir/WordCard/nam/0/0/0/2/9/nam-0002919.jpg)
پارسی تازی شده اسپهان سپاهان ز آذربایگان وری و گیلان ز خوزستان و استخر و سپاهان (ویس و رامین)، پرده ایست از موسیقی
![تصویری از سپاهان](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/4/7/amd-0014747.jpg)
آوازی در دستگاه همایون، اصفهان، برای مثال نه چنان راست نهادی تو سپاهان و عراق / که کس از راهزنان ناله کند جز طنبور (سلمان ساوجی - لغت نامه - سپاهان)
![تصویری از اصفهان](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/6/8/amd-0016808.jpg)
گوشه ای در دستگاه های ماهور و نوا، از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی، برای مثال به یاد مجلس خسرو چو برکشد مطرب / گهی عراق زند گاهی اصفهان گیرد (حافظ - ۱۰۳۵)
در تازی نیامده در سروده سنجر کاشی: از لطف تو آنان که ندارند تفاخر از مرحمت و لطف تو باشند مباهان نازان
![تصویری از خماهان](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/1/3/6/mon-0013683.jpg)
жаждущий , желающий
begehrend, wünschend
прагнучий , бажаючий
pragnący
desejoso, desejando
desideroso, desiderante
deseoso, deseando
désireux
verlangend
อยากได้ , อยาก