جدول جو
جدول جو

معنی صفاهان

صفاهان
(صِ)
مخفف اصفهان است:
تب زده زهر اجل خورد و گذشت
گلشکرهای صفاهان چه کنم.
خاقانی.
هادی امت و مهدی زمان کز قلمش
قمع دجال صفاهان به خراسان یابم.
خاقانی.
ای خراسان ترا شهاب نزیست
وی صفاهان ترا مجال نماند.
خاقانی.
ز پیروزی چرخ پیروزه رنگ
نبودش بسی در صفاهان درنگ.
نظامی.
کنون سر همه التفاتها آن است
که یک دوسال دهی رخصت صفاهانم.
صائب.
رجوع به اصفهان شود
لغت نامه دهخدا