لوف الحیه است. (تحفۀ حکیم مؤمن). برای آن لوف را صراخه گویند که بزعم قدما در روز مهرگان آوازی کند که هر که شنود در آن سال بمیرد (بر طبق عقاید ایرانیان باستان). رجوع به لوف الحیه شود
لوف الحیه است. (تحفۀ حکیم مؤمن). برای آن لوف را صراخه گویند که بزعم قدما در روز مهرگان آوازی کند که هر که شنود در آن سال بمیرد (بر طبق عقاید ایرانیان باستان). رجوع به لوف الحیه شود
یاقوت آرد: صراه دو نهر است به بغداد، صراه کبری و صراه صغری و من (یاقوت) جز یکی را نشناسم و آن نهری است که از نهر عیسی از بلدی که آن را محول نامند گرفته میشود و بین آن بلد و بغداد یک فرسنگ است و ضیاع بادوریا را سیراب کند و از آن نهرها جدا شود تا آنکه به بغداد رسد و از قنطرۀ عباس و صبیبات و رحاالبطریق وعتیقه و جدیده بگذرد و بدجله ریزد و اکنون جز قنطرۀ عتیقه و جدیده بر آن نمانده است و از صراه نهری برده اند که آن را خندق طاهر بن حسین گویند اول آن اسفل از فوهه صراه است که از جانب حربیه گرد بغداد گردد وبر آن قنطرۀ باب الحرب است و از پیش باب البصره بدجله ریزد و اهل اثر گویند صراه عظمی را بنوساسان کندند، از آن پس که نبطی ها را براندند. (معجم البلدان)
یاقوت آرد: صراه دو نهر است به بغداد، صراه کبری و صراه صغری و من (یاقوت) جز یکی را نشناسم و آن نهری است که از نهر عیسی از بلدی که آن را مُحول نامند گرفته میشود و بین آن بلد و بغداد یک فرسنگ است و ضیاع بادوریا را سیراب کند و از آن نهرها جدا شود تا آنکه به بغداد رسد و از قنطرۀ عباس و صبیبات و رحاالبطریق وعتیقه و جدیده بگذرد و بدجله ریزد و اکنون جز قنطرۀ عتیقه و جدیده بر آن نمانده است و از صراه نهری برده اند که آن را خندق طاهر بن حسین گویند اول آن اسفل از فوهه صراه است که از جانب حربیه گرد بغداد گردد وبر آن قنطرۀ باب الحرب است و از پیش باب البصره بدجله ریزد و اهل اثر گویند صراه عظمی را بنوساسان کندند، از آن پس که نبطی ها را براندند. (معجم البلدان)
بلده ای است در روم و بسال 339 هجری قمری سیف الدوله به جنگ بدانجا رفت. متنبی گوید: مخلی له المرج منصوباً بصارخه له المنابر مشهوداً بها الجمع. (معجم البلدان)
بلده ای است در روم و بسال 339 هجری قمری سیف الدوله به جنگ بدانجا رفت. متنبی گوید: مخلی له المرج منصوباً بصارخه له المنابر مشهوداً بها الجمع. (معجم البلدان)