معنی صراخ
- صراخ
- فریاد، آواز بلند، خروش
واژههای مرتبط با صراخ
صراخ
- صراخ
- غریونده، فراشمرغ (طاوس)
صراط
- صراط
- چینواد
فراخ
- فراخ
- وسیع
صارخ
- صارخ
- فریاد رس، فریاد خواه از واژگان دو پهلو، خروس
صریخ
- صریخ
- فریاد رسنده، فریاد خواهنده از واژگان دو پهلو، آواز فریاد خواه
صرام
- صرام
- بلا و سختی سخت
صراف
- صراف
- انتساب به اشتغال بعمل خرید و فروش طلا را می رساند، کسی که پول خوب را از بد جدا می کند
صراط
- صراط
- راه راست، طریق، صراط مستقیم
صرار
- صرار
- غریونده جیغ کشنده جیغو جیرجیرک
